۶۰ نتیجه برای امین
لامان امین، امان قوجقی،
جلد ۱، شماره ۳ - ( فروردین - اردیبهشت ۱۳۵۲ )
چکیده
یک خانواده نه نفری عرب با سندروم Waardenburg در سه نسل بررسی گردید ۷نفر از این بیماران تحقیقاً آزمایش شده و تشخیص قطعی داده شده و دو نفر از بیماران از روی شواهد و سابقه آنها احتمالا مبتلی به سندروم و واردنبرگ بوده اند.
ضمنا باید توجه کرد که این فامیل با هیچ نژاد دیگری که دال بر شک باشد ازدواج نکرده اند.
By Laman Amin -ZaKI (Baghdad), The Journal of Laryngology and Otology, ۱۹۷۱.
ایرج جاویدپور، ابوالقاسم امین،
جلد ۲، شماره ۱ - ( آبان ۱۳۵۲ )
چکیده
این مقاله چکیده فارسی ندارد.
محمد رامین، فرهاد ضرابی،
جلد ۲، شماره ۴ - ( اردیبهشت - خرداد ۱۳۵۳ )
چکیده
این مقاله چکیده فارسی ندارد.
ابوالحسن زوار، اسماعیل امین الشریعه، بیژن روستا،
جلد ۳، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۵۳ )
چکیده
هماتوپوئیز اکسترا مدولر در نزد دختری شانزده ساله که مبتلا به تالاسمی مینور بود ، بصورت تومر حجیم مدیاستن خلفی دیده شد که قبل از عمل جراحی تشخیص افتراقی تومورهای مدیاستن خلفی بخصوص نوروژنیک را مطرح میکرد.
محمد رامین،
جلد ۳، شماره ۳ - ( بهار ۱۳۵۴ )
چکیده
ترکیبات مختلف کورتیزون بعنوان داروهای ضد التهانی در بیماریهای مختلف چشم مصرف میشود و تا قبل از اینکه این داروها بصور مصنوعی ساخته شوند، تزریق پروتئینهای خارجی و پاراسنتز اطاق قدامی سبب ازدیاد غاظت این مواد در خون و در مایعات موجود در چشم میشدند. A.C.T.H. خود بخود اثر ضد التهابی ندارد بلکه با تحریک کورتکس سورنال باعث ازدیاد ترشح کورتیکواستروئیدها میشود. بنابراین استعمال موضعی آن در چشم و همینطور خوراکی آن ( چون در شیره معده از بین میرود) بی اثر است. ترکیبات کورتیزون میتوانند بعنوان عامل ضد التهاب چه بطور موضعی و چه بطور سیستمیک مصرف شوند. ترکیبات جدید کورتیکواستروئید مثل دکامتازون، پردنیزون، پردنیزولون که اثر آنها ۵ تا ۱۰ بار قویتر از کورتیزون است و در نتیجه با تجویز مقدار کمتر از اثر مطلوب بدست میآید. اثر ضد التهابی دکامتازون تا حدود ۵۰ بار از کورتیزون بیشتر است.
هرگاه بیماری تحت درمان با استروئید بوده و احتیاج بعمل جراحی داشته باشد، باید دارو را قطع و یک هفته بعد از عمل مجدداً شروع کرد و در صورت عدم این کار بهتر است برداشتن ستورها را بتعویق انداخت. نفوذ ترکیبات کورتیکواستروئید بداخل نسوج چشم با آزمایشات مختلف روی حیوانات تجربه گردیده و دریافتهاند که غلظت آن در قرنیه و زلالیه از قسمتهای دیگر بیشتر بوده است، از ترکیبات کورتیزون ترکیب استات قابل حل در چربی غلظت کافی در زلالیه ایجاد میکند. و بعد از سه روز مصرف بحداکثر میرسد و همین غاظت در تزریق زیر ملتحمه زودتر بدست میآید. مدت اثر آن حداکثر تا ۲۴ ساعت است. بنابراین ضایعات قست قدامی چشم را میتوان با تجویز کورتیزون موضعی بشکل قطره یا پماد یا تزریق زیر ملتحمه و یا تجویز عمومی درمان کرد و در ضایعات خلفی چشم بهتر است کورتیزون از راه عمومی و یا زیر ملتحمهای تجویز گردد. مقدار، مدت و نوع داروی انتخاب شده بستگی به شدت و محل ضایعه دارد. در مواقعی که خطر از بین رفتن بینایی وجود دارد بهتر است دارو بطور عمومی و با دوز زیاد مصرف شود. ترکیبات کورتیزون در تمام بیماریهای آلرژیک چشم و برای التهابات غیر چرکی بخصوص اووئیت و کم کردن اسکارهای قرنیه و در بیماریهای عمومی که ضایعات چشمی نیز دارند مثل سارکوئیدوز، تامپورال آرتریت، اسکلرومالاسی پرفران، کراتیت انترستیسیل و هرپس زوستر مصرف میشوند و بسیار موثرند. بعد از اعمال جراحی مثل عمل کاتاراکت ، پیوند قرنیه، عملهای گلوکوم، دکولمان رتبن بعنوان عامل ضد التهابی و جلوگیری از چسبندگیهای مختلف، مصرف ترکیبات کورتیزون موثر است.
عوارض استعمال استروئیدها شامل عوارض موضعی که معمولا در اثر استعمال موضعی آن ایجاد میشود شامل تشدید عفونتها و فعال شدن کانونهای چرکی، اثرات بسیار بد و شدید آن در ضایعات هرپس سمبلکس که مادامی که قرنیه زخم است اگر مصرف شود باعث سوراخ شدن قرنیه میشود و در سایر عفونتهای ویروسی نیز باعث فعال شدن عفونت میگردد. پیدایش ضایعات قارچی در اثر استعمال مداوم و تشدید عفونتهای باکتریال فعال شدن کانونهای سلی نیز از عوارض استعمال موضعی استروئیدهاست.
ایجاد گلوکوم بخصوص در اشخاصی که زمینه مساعد دارند و همینطور کاتاراکت در اثر استعمال مداوم ترکیبات استروئید بخصوص انواع قوی آن بسیار شایع است.
عوارض استعمال عمومی استروئیدها از این بحث خارج است.
ابو الحسن زوار، محمد رامین،
جلد ۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۵۵ )
چکیده
محمد حسین مرندیان، رضا عسگری، مرتضی لسانی، رامین، فازیان، جعفریان،
جلد ۵، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۵۶ )
چکیده
شرح حال دو دختر ۱۰ و ۱۶ ساله مبتلا به نشانگران دیابت ، آتروفی عصب باصره گزارش شد. یکی از این بیماران بدلیل بزرگ مثانه بستری شد و بعد از یک سال با نشانه های اغماء اسیدوستوزیک و نارسائی کلیوی درگذشت.نزد بیمار دوم علاوه بر کری عصبی که با اودیوگرام تشخیص داده شد، اختلالات روحی شدید ، عوارض دژنراتیو ، عصبی و مفصلی دیابت وجود داشت . بررسی های اعمال هیپوتالاموس و هیپوفیز که به دلیل کوتاهی قد و عقب افتادگی رشد جنسی انجام گرفت نتایج طبیعی داشتند.
محمد رامین، ملیحه مهشید، فرهاد محمدحسین فرزاد، هیدخت فاریان،
جلد ۵، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۵۶ )
چکیده
فلوروسئین فتوگرافی در حقیقت اطلاعات دینامیک در مورد نوج چشم به ما می دهد . بویژه در مورد وضع گردش خون ، ضایعات عروقی رتین و کوروئید ، ساختمان اسکلرا و کوروئید ، مامبران بروکس ، لایه پیگمانتر و اپتیک دیسک و موارد تشخیص تومورهای خوش خیم و بدخیم ته چشم.
موسی فامینی،
جلد ۹، شماره ۴ - ( فروردین - اردیبهشت - خرداد ۱۳۶۵ )
چکیده
مرد ۳۰ ساله ای با علائم نقصان میل جنسی و نا باروری اولیه، آزوسپرمی و ژینکوماستی و هیپو گونادیسم ثانوی و هیپر پرولاکتیتمی به مدت ۶ ماه با برومو کریپتین درمان شد. در ضمن درمان میزان پرولاکتین سرم به مقدار فاحش کاهش یافت؛ آزوسپرمی بیمار برطرف شد و میزان تستوسترون افزایش یافت و بیمار بارور گردید. این بهبودی احتمالاً در نتیجه برداشتن فشار تومور بر سلول های مترشحه گونادوتروپین در بیمار و اثر پرولاکتین بر روی ترشح گونادوتروپین ها و اثر مستقیم آن بر روی ترشح تستوسترون بوده است.
آزاده امین پور، مسعود فردوسیان،
جلد ۱۱، شماره ۳ - ( مهر - اسفند ۱۳۶۶ )
چکیده
این مقاله چکیده فارسی ندارد.
فریدون عزیزی، مسعود امینی، پروین ارباب،
جلد ۱۷، شماره ۱ - ( فروردین - شهریور ۱۳۷۲ )
چکیده
در بررسیهای قبلی مشاهده شد که در غلظت بعضی از هورمونهای سرم مصدومان شیمیایی تغییراتی به وجود آمده بود. در این نوشتار، سیر این تغییرات، در هفته های پس از تماس با بمب شیمیایی حاوی موستارد در ۱۳ رزمنده بررسی و با نتایج حاصله از ۳۴ مرد، به عنوان شاهد، مقایسه شده است. در هفته اول پس از مصدومیت، شاخصهای قسمت آزاد هورمونهای تیروئید کاهش یافته، غلظت ,T۳ معکوس (rT۳) افزایش پیدا کرد . غلظت TSH سرم طبیعی بود ولی در دو نفر از سه رزمنده ای که بررسی شدند تزریق TRH سبب افزایش TSH تا حد طبیعی نشد. شاخص آزاد T۴ سه هفته پیش از حادثه افزایش یافت ولی در هفته پنجم هنوز کاهش نشان میداد. شاخص آزاد T۳ تا هفته پنجم کاهش قابل توجهی داشت. , rT۳ بتدریج کاهش یافت. در غلظت نیروگلوبولین سرم مصدومان شیمیایی تغییری دیده نشد. غلظت کورتیزول و ACTH سرم در هفته اول پس از مصدومیت افزایش یافت. ACTH سرم تا هفته پنجم همچنان افزایش نشان میداد، ولی کورتیزول سرم به تدریج کاهش پیدا کرد و در هفته پنجم - نسبت به مقدار طبیعی - کاهش چشمگیری را نشان داد.
این بررسی نشان می دهد که تمام با سلاحهای شیمیایی حاوی سولفورموستارد باعث میشود که هورمونهای تیروئید، کورتیزول و ACTH دگرگونی پیدا کنند. بسیاری از این تغییرات با اختلالهای هورمونی که در سوختگیهای شدید دیده میشود، شباهت دارند. به نظر می رسد که سولفورموستارد سبب کاهش فعالیت غدد تیروئید و آدرنال می شود، در جنگ جهانی اول سولفورموستارد (خردل گوگردی) به عنوان سلاح شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت و سبب مسمومیت تعداد زیادی از سربازان شد (۱) ولی مصرف آن تا دهه پیش متوقف گردید. خردل گوگردی می تواند از دو راه در بدن انسان ضایعه ایجاد کند. تماس ممکن است فقط یک بار با مقدار زیاد این ماده اتفاق افتد و باعث بروز علایم حاد شود - مانند مصدومیت در جریان جنگهایی که عوامل شیمیایی به کار برده می شوند (۲) ؛ و با تماس ماهیگیران با محفظه های حاوی خردل گوگردی که سالها قبل به دریا ریخته شده اند (۳). امکان دارد که تمام این ماده به طور مستمر باشد و عوارض مسمومیت مزمن ایجاد کند. این نوع عارضه در کارگران کارخانه های شیمیایی گزارش شده است که بیشتر از نوع عوارض نئوپلاستیک می باشد (۴). اثرات مختلف خردل گوگردی روی سیستمهای تنفسی، خونی، گوارشی و اثرات آن بر پوست، چشم و تغییرات ژنتیکی و سرطانزایی آن قبلا" گزارش شده اند (۵-۷)، ولی اثرات آن بر سیستم آندوکرین تا دهه اخیر ناشناخته بود . البته اثر سایر عواملی که Alkalating هستند و برای شیمی درمانی سرطانها به کار می روند در توقف اسپرماتوژنز (۸) و ایجاد نارسایی تخمدان (۹) گزارش شده ولی این اثرات در پی مصرف مکرر مجموعه ای از چند داروی شیمیایی بروز می کند.
در جریان جنگ عراق علیه ایران، طبق گزارش متخصصانی که از طرف دبیر کل سازمان ملل مامور بررسی شده بودند، رژیم عراق از خردل گوگردی استفاده کرده بود (۱۰). در گزارش قبلی نشان دادیم که در رزمندگانی که با خردل گوگردی آسیب دیده بودند غلظت هورمونهای تیروئید و تستوسترون کاهش و غلظت ACTH افزایش یافته بود (۱۱)، جهت پاسخ به این سئوال که سیر تغییرات هورمونی مصدومان چگونه است در تعدادی از آنان، هورمونها تا پنج هفته پس از تماس با خردل گوگردی اندازه گیری شدند .
ماه طلعت نفرآبادی، مسعود امینی، فریدون عزیزی،
جلد ۱۷، شماره ۱ - ( فروردین - شهریور ۱۳۷۲ )
چکیده
برای بررسی فعالیت محور هیپوفیز - تیروئید در ماه رمضان، غلظت T۴, T۳ و TSH و تیروگلوبولین سرم در ۱۲ زن سالم روزه دار قبل و در روزهای ۱، ۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و ۲۹ ماه رمضان و ۱۰ روز پس از پایان دوره روزه داری اندازه گیری شد. در هفته آخر ماه رمضان T۴ و T۳کاهش یافت ولی شاخص هورمونهای آزاد تیروئید، FT۴I و FT۳I طبیعی بودند و کاهش غلظت هورمونها به دلیل کاستی یافتن اتصال آنها به پروتئین های سرم تلقی شد. غلظت TSH و تیروگلوبولین سرم در طول ماه رمضان تغییر نکرد. این بررسی نشان میدهد که روزه داری در فعالیت محور هیپوفیز – تیروئید تغییری به وجود نمی آورد.
اشرف امین الرعایا، پروین میرمیران، پروین حامدی، فریدون عزیزی،
جلد ۲۰، شماره ۲ - ( تیر - شهریور ۱۳۷۵ )
چکیده
در سال ۱۳۷۳ ، ۱۳۳۱ نفر از دختران دانش آموز مدارس شرق تهران برای تعیین مراحل مختلف بلوغ مورد معاینه قرار گرفتند. نتایج حاصله با نتایج مطالعه مشابه - که در سال ۱۳۶۲ در همان مدرسه ها انجام شده بود - مقایسه شد. شروع جوانه پستان از ۷ تا ۱۵ سالگی و به طور متوسط ۱/۳±۱۰/۶ سالگی، ظهور موهای زهار (Pubis) از ۷ تا ۱۵ و به طور متوسط ۱/۳±۱۰/۲ سالگی بود. در ۱۲ سالگی در ۹۳ درصد دختران رشد پستان و در ۸۴ درصد آنان موهای زهار ظاهر شده بود. اولین قاعدگی بین ۱۰ تا ۱۷ سالگی و به طور متوسط ۱/۲±۱۲/۹ سالگی روی داده بود. مدت متوسط خونریزی ماهانه ۶/۲ روز و دامنه تغییرات آن بین ۲ تا ۱۰ روز بود، در مقایسه با سال ۶۲ بین مراحل مختلف بلوغ اختلاف معنی داری دیده نشد- گرچه متوسط سن منارک حدود پنج ماه افزایش یافته بود. در بررسی کنونی، شروع بلوغ ۶ ماه و منارک ۷/۲ ماه زودتر از دختران انگلیسی (بر اساس مطالعه مارشال و تانر) به وقوع می پیوندد. این بررسی – در مقایسه با بافته های سال ۱۳۶۲ - تفاوت عمده ای را نشان نمی دهد و مجددا" شروع اولین علایم بلوغ قبل از ۹ سالگی را در تعداد چشمگیری از دختران شرق تهران یادآور می شود .
بلوغ فرآیند پیچیده و تا حد زیادی ناشناخته است که با تغییرات جسمانی و روانی همراه است. این پدیده تحت تاثیر تغییرات هورمونی ویژه ای به وجود می آید . شخص باید سیستم نوروآندوکرین سالمی داشته باشد تا با دریافت پیامهای متعدد محیطی و درونی، تغییرات هورمونی خاص بلوغ را که سیر تدریجی دارد، شروع کند و سرانجام به پایان برساند. تنها مطالعه ای که در مورد مراحل مختلف بلوغ در ایران انجام شده بود مربوط به سال ۱۳۶۲ می باشد ، در این بررسی مراحل مختلف بلوغ در دانش آموزان مدارس شرق تهران تعیین شد و با مطالعه مشابهی که در سال ۶۲ در همان مدارس صورت گرفته بود، مقایسه شد. این بررسی به دو دلیل انجام شد. یکی اینکه یافته های سال ۶۲ با هنجارهای بین المللی متفاوت بود و شروع علایم بلوغ و نخستین قاعدگی زودتر رخ داده بود که نیاز به بررسی مجلد داشت، دوم اینکه سالهای جنگ، مسائل اقتصادی و سایر عوامل اجتماعی - بهداشتی می توانست در شاخصهای بلوغ تغییراتی ایجاد کرده باشد.
مسعود امینی، مهرداد حسین پور،
جلد ۲۱، شماره ۴ - ( دی - اسفند ۱۳۷۶ )
چکیده
با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه سیستم غدد درون ریز - در رابطه با مرحله حاد مسمومیت با گازهای شیمیایی جنگی و گزارشهای ارائه شده و کمبود اطلاعات کافی از اثرات دیررس این گازها به ویژه در محور گوناد هیپوفیز، این مطالعه جهت بررسی این آثار انجام گرفت.
روش و مواد، در سال ۱۳۷۰ ، جانبازان مصدوم شیمیایی شهر اصفهان که دستکم سه سال از مصدومیت شیمیایی آنان گذشته بود، انتخاب شدند و پس از انجام معاینات فیزیکی و حذف موارد مشکوک ابتلا به بیماریهای عمومی، آزمونهای محور گوناد هیپوفیز انجام شد. جهت مقایسه از مردانی که برای آزمایشهای ازدواج مراجعه کرده بودند و بیماری خاصی نداشتند، به عنوان گروه کنترل برگزیده شدند. روش اندازه گیری رادیوایمنواسی با دستگاه گاما کانتر و کیت آمرشام بود. پس از استخراج نتایج، درصد فراوانی مصدومان ، برحسب مقادیر مختلف آزمونهای محور گوناد- هیپوفیز محاسبه شد. با استفاده از تحلیل test.t نیز میانگین هورمونهای محور گوناد- هیپوفیز در دو گروه مقایسه شد(۰/۰۵ P<).
نتایج، در ۱۶۸ مصدوم بررسی شده، میانگین تستوسترون ۱۹/۶± ۲۷/۴۱ نانوگرم در دسی لیتر، میانگین هورمون محرک فولیکولی ۰/۰۲± ۳/۹۵ میکرویونیت در سیسی و میانگین هورمون لوتئیزان ۶/۳۴± ۹/۸ بود. ۶۱/۵ درصد افراد تستوسترون کمتر از حد طبیعی (۲۹-۱۰۵)، ۷۶/۷ درصد هورمون محرک فولیکولی زیر حد طبیعی (۵-۲۰) و۹/۴ درصد هورمون لوتئیزان نیز زیر حد طبیعی (۵-۲۰) داشتند (۰/۰۵= a
، ۰/۰۶=d).در ۲۰۰ مرد گروه کنترل میانگین تستوسترون۲۴/۳۹ ± ۴۳/۳ نانوگرم در دسیلیتر، میانگین هورمون محرک فولیکولی ۶/۷۲± ۶/۸۴ میکرو یونیت در سیسی و میانگین هورمون لوتئیزان ۴/۷± ۱۰/۹بود. بین میانگین های تستوسترون در گروه تفاوت معنی داری دیده شد (۰/۰۳>P).
بحث. این مطالعه نشان می دهد که مصدومان پس از گذشت سه سال از مصدومیت به هیپوگونادیسم هیپوگونادوتروپیک گرفتار شدند. توصیه میشود در مطالعات بعدی، اثر این گازها بر سایر محورهای هیپوفیز از جمله آدرنال و تیروئید ارزیابی شود و برای بیماران آزمایش تحریکی هورمون محرک هورمون لوتئیزان و اسپرموگرام انجام شود.
عبدالرسول کارگر، مسعود امینی، گشتاسب ستاری، سارنگ یونسی،
جلد ۲۱، شماره ۴ - ( دی - اسفند ۱۳۷۶ )
چکیده
با توجه به آنکه سطح هموگلوبین گلیکوزیله (GHb=Glycated Hemoglobin) در افراد دیابتیک افزایش می یابد و بازتابی از متوسط قند خون طی ۶-۹ هفته گذشته می باشد و با توجه به توصیه سازمان جهانی بهداشت جهت پی بردن به درجه کنترل بیماران دیابتیک باید از این آزمایش استفاده شود، کلینیسین ها و محققان آزمایشگاهی برای اندازه گیری میزان آن در خون روشهای مختلفی را پیشنهاد کرده اند. در این میان، روش کالریمتری با توجه به امکانات آزمایشگاهی سراسر ایران از سایر روشها آسان تر صورت می گیرد. ما در این بررسی سطح GHb را در دو گروه کنترل (۲۴ نفر) و دیابتیک (۳۳ نفر) به وسیله دو روش کالریمتری و الکتروفورز اندازه گیری کردیم. نتایج با استفاده از روشهای آماری test-test و تحلیل همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میزان P کمتر از ۰۵/۰ بود که از لحاظ آماری معنی دار تلقی شد. میزان GHb اندازه گیری شده به وسیله هر دو روش با قند خون ناشتا رابطه معنی دار داشت که مقدار این همبستگی با روش کالریمتری (۰/۰۰۰ p =، ۰/۷۵۱۷ r=) و به روش الکتروفورز (۰/۰۰۰p= ، ۰/۷۴۵۸ r=) میباشد و میزان همبنگی هموگلوبین گلیکوزیله اندازه گیری شده به وسیله هر دو روش به میزان ۰/۰۰۰ p =، ۰/۸۹۹r= میباشد. با آنکه روش کالریمتری نسبت به الکتروفورز بسیار ارزانتر بود و در تمام آزمایشگاههای، حتی نیمه مجهز کشور قابل اجرا می باشد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان این شیوه را به عنوان یک روش انتخابی معرفی می کند.
مسعود امینی، نصرا... بشردوست، فرساد افشین نیا، منصور شهپریان، مصطفی کاظمی، سید محسن رضوی زاده،
جلد ۲۲، شماره ۲ - ( تیر - شهریور ۱۳۷۷ )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه تعیین شیوع دیابت در افراد بالای ۴۰ سال شهر اصفهان و نیز مقایسه میزان فشار خون سیستولی و دیاستولی، نمایه توده بدن و نمای چوبی در افراد دیابتی با افراد غیر دیابتی است. روش کار به این شکل بود که طی یک مطالعه مقطعی با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای افراد انتخاب شدند. معیار تشخیص دیابت بر اساس معیار سازمان جهانی بهداشت بود، اطلاعات راجع به سن، جنس، فشار خون، نمایه توده بدن و نمای چربی خون جمع آوری شد. ۳۹۱۰ نفر در مطالعه شرکت کردند . شیوع استاندارد شده در مردان ۷/۵۴ درصد (حدود اطمینان ۹۵ درصد از ۶/۲۴ تا ۸/۸۴ درصد) و در زنان ۷/۹۷ درصد (حدود اطمینان ۹۵ درصد از ۶/۷۵ تا ۹/۱۹ درصد) به دست آمد؛ به طوری که شیوع استاندارد در کل جمعیت۷/۷۶ درصد (حدود اطمینان ۹۵ درصد از۶/۸۷ تا ۸/۶۵ درصد) به دست آمد. شیوع دیابت با افزایش سن فزونی می یابد. افراد دیابتی دارای فشار خون بالاتر، نمایه توده بدن بیشتر و چربی خون آنان نسبت به افراد غیر دیابتی بالاتر است. نتیجه آنکه، شیوع دیابت اگرچه نسبت به سایر مطالعات تفاوت محسوسی نداشته است اما تعداد بسیار زیاد دیابتی های تازه تشخیص داده شده بر لزوم ارائه پروژه های بیماریابی دقیق و قدرتمند تاکید می نماید. مقادیر بالای فشار خون، چربی خون، و نمایه توده بدن در سنین بالا امکان وجود توام دیابت را مطرح می سازد .
مسعود امینی، اشرف امین الرعایا یمینی،
جلد ۲۲، شماره ۳ - ( مهر - آذر ۱۳۷۷ )
چکیده
متابولیسم غیر طبیعی گلوکز در بیماران مبتلا به تیروتوکسیکوز به اثبات رسیده است اما اینکه درمان با دوز سرکوب گرانه (ساپرسیو) لووتیروکسین که تیروتوکسیکوز بالینی ایجاد نکرده باشد، نیز می تواند اختلال تحمل به گلوکز را بوجود آورد، معلوم نیست. با توجه به شیوع گواتر ساده و ندول تیروئید در ایران که با کمبود ید مواجه می باشد و مصرف زیاد و دراز مدت لووتیروکسین بر آن شدیم که اثر تجویز این دارو را با دوز ساپرسیو بر متابولیسم گلوکز بررسی کنیم
بیماران مبتلا به گواتر ساده با ندول تیروئید که با لووتیروکسین درمان می شدند، با بیماران مبتلا به گواتر ساده قبل از درمان مقایسه شدند. دو گروه از نظر بالینی تیروئید درستکار داشتند: گروه اول ۵۵ نفر و گروه دوم ۶۸ نفر بودند و از نظر سن، جنس و وزن هماهنگ بودند آزمون های کار تیروئید T۳ , T۴ در دو گروه به روش RIA و TSH به روش IRMA اندازه گیری شد. در شرایط استاندارد آزمون تحمل گلوکز با ۷۵ گرم پودر گلوکز انجام شد و قند خون در وضعیت ناشتا، ۰/۵، ۱ و ۲ ساعت بعد از تجویز گلوکز اندازه گیری شد. تشخیص دیابت یا عدم تحمل گلوکز بر اساس شاخص های NDDG صورت گرفت .
TSH در بیماران بین ۰/۱-۰/۵ میلی یونیت در لیتر بود و در گروه شاهد در دامنه طبیعی قرار داشت که بالاتر از بیماران بود (۰=P)، در بیماران و گروه شاهد فرد دیابتی وجود نداشت. بیماران ۷/۳ درصد و گروه شاهد ۲/۹ درصد اختلال تحمل گلوکز داشتند. به این ترتیب در بیماران تحت سرکوب با لووتیروکسین آزمون تحمل گلوکز مختل۲/۴ برابر بیش از گروه شاهد بود. ولی بر اساس آزمون آماری Fisher این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه: درمان با دوز سرکوب گرانه لووتیروکسین در درمان گواتر ساده یا ندول تیروئید با دیابت یا عدم تحمل به گلوکز همراه نیست و مصرف آن باعث عوارض مربوط به این دو بیماری، از جمله عوارض ماکروواسکولار، نمیشود.
مسعود امینی، مهرداد حسین پور،
جلد ۲۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۷۸ )
چکیده
ترشح تیروتروپین در انسان تحت تاثیر عوامل متعددی می باشد. اثرات هورمونهای تری یدوتیرونین، تیروکسین، سوماتواستاتین و هورمون محرک تیرویید بر ترشح تیروتروپین شناخته شده است. این مطالعه اثر تحریک سیستم دوپامینرژیک توسط بروموکریپتین را بر ترشح تیروتروپین بررسی می کند.
از بین افراد مبتلا به هیپرپرولاکتینمی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ۲۰ زن با مقادیر پرولاکتین بالاتر از ۲۰ نانوگرم در میلی لیتر انتخاب شدند. موارد مشکوک ابتلا به بیماریهای سیستمیک و مصرف داروهای موثر بر عملکرد تیرویید نیز از مطالعه حذف گردیدند. از هر بیمار ۵ سی سی خون جهت آزمایش گرفته شد و سپس بیماران تحت درمان مناسب با بروموکریپتین قرار گرفتند. پس از گذشت سه ماه از درمان، دوباره از بیماران خونگیری به عمل آمد. مقادیر تیروکسین ، تری یدوتیروئین، تیروتروپین و پرولاکتین نمونه ها با روش رادیوایمنواسی اندازه گیری شد مقادیر تیروتروپین، کاهش معنی داری (قبل از مداخله: mu/l۰/۸۹±۲/۹۵بعد از مداخله mu/l۱/۰۸±۱/۸۵) را نشان داد (۰/۰۰۱>P). مقادیر پرولاکتین نیز به صورت معنی داری (قبل از مداخله ; ng/ml۱۳/۲±۳۰/۰۸، بعد از مداخله ng/ml۲/۲±۳/۵)تقلیل پیدا کردند (۰/۰۰۷>P). بین مقادیر ΔTSH (مقادیر کاهش TSH) با ΔT۳ (مقادیر کاهش تری یدوتیرونین) رابطه معنی داری دیده شد (۰/۴۹+=r ؛ ۰/۰۵>P) و بین مقادیر کاهش پرولاکتین و کاهش TSH نیز رابطه معنی داری وجود دارد (۰/۴۷+=r ؛ ۰/۰۵>P) تحریک سیستم دوپامینرژیک توسط بروموکریپتین می تواند از طریق فعالیت ترشحی TSH از هیپوفیز قدامی باعث کاهش مقادیر این هورمون در بدن گردد.
علی امینی، فتانه زنوزی، طاهره لاریجانی،
جلد ۲۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۷۸ )
چکیده
با توجه به اهمیت تشخیص به موقع اوروپاتی انسدادی جنین و با توجه به گزارشهای موفقیت آمیز درمان داخل رحمی این بیماری در کشورهای دیگر، این مطالعه به منظور بررسی یک مورد از اوروپاتی انسدادی در بیمارستان شهید اکبر آبادی انجام گرفت بیمار خانمی ۱۸ ساله بود که با همسر خود نسبت خانوادگی و سابقه به دنیا آوردن یک نوزاد مبتلا به سندرم
Prune - belly داشت، در هفته ۲۴ حاملگی طی سونوگرافی معمول برای بارداری برای جنین تشخیص اوروپاتی انسدادی مطرح شد و آسپیراسیون مثانه هر ۲ هفته یک بار و در مجموع، سه بار صورت پذیرفت.
آسپیراسیون مثانه جنین با هدایت سونوگرافی به راحتی انجام گرفت و عوارضی از قبیل خون ریزی، عفونت، ترومای به مادر و جنین مشاهده نشد
با توجه به موفقیت این مورد و گزارشهای مشابه در خارج از کشور توصیه می گردد که در مراکز دانشگاهی اقدامات درمانی رحمی برای بیماری های جنین آغاز شود.
مهدی نعمت بخش، سید حسن ثمریان، نضال صراف زادگان، نپتون سلطانی، محمد رضاشریفی، مهین غروی، نوشین محمدی فرد، مسعود امینی، حسن علیخانی،
جلد ۲۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۰ )
چکیده
تغییرات سطح انسولین و گلوکز و چربیهای خون نسبت وجود یا عدم وجود استروژن در خانمها خصوصآ پس از دوره منوپوز مورد بحث است. با توجه به گیرندههای استروژنی در هر دو جنس و استفاده از استروژن در موارد بسیار خاص در جنس نر نقش استروژن بر شاخص نسبتهای کلسترول (CHO) به(High Density Lipoproteins) HDL و LDL (Low Density Lipoproteins) به و سطح سرمی انسولین و گلوکز در دو رژیم غذایی سرشار از کلسترول و عادی مورد بررسی قرار گرفت.
روشها و مواد: ۴۱ خرگوش نر در چهار گروه بمدت ۵ هفته مورد آزمایش قرار گرفتند. گروههای ۱و۲ رژیم سرشار از کلسترول دریافت کردند با این تفاوت که گروه ۱ بطور هفتگی استروژن میگرفت. در گروههای ۳و۴ رژیم غذایی طبیعی بود به استثنای اینکه گروه سوم همانند گروه اول استروژن دریافت میکرد. قبل از شروع آزمایش و پس از ۵ هفته آزمایش کلسترول HDL, LDL, گلوکز و انسولین اندازهگیری شد.
نتایج: سطح سرمی گلوکز در هیچ یک از گروهها قبل و بعد از ۵ هفته از آزمایش تفاوت معنی داری نداشت در صورتی که سطح انسولین گروه ۱ در پایان آزمایش بطور معنیداری افزایش (۳۱/۰ ± ۷۶/۴ در مقابل ۷۰/۱±۱۳/۱۱، ۰۵/۰P<) و در گروه ۳ بطور معنیداری کاهش(۷۶/۰ ± ۴۷/۵ در مقابل ۳۸/۰±۰۳/۴، ۰۵/۰P<) و علاوه بر آن تفاوت سطح سرمی انسولین گروه ۱و۳ در پایان آزمایش متفاوت بود. (۷/۱±۱۳/۱۱ در مقابل ۳۸/۰±۰۳/۴، ۰۵/۰P<) مقایسه نسبتهای LDL/HDL و CHO/HDL در پایان آزمایش نسبت به قبل از آزمایش صرفآ در گروه ۳ و۴ متفاوت بود (۳۹/۰ ± ۰۱/۳ در مقابل ۱/۰ ± ۴۴/۰ و ۴۵/۰ ± ۰۲/۵ در مقابل ۱۳/۰ ± ۸۳/۱ را به ترتیب برای LDL/HDL و CHO/HDL در گروه ۳ و ۸۲/۰ ± ۱۲/۳ در مقابل ۱۳/۰ ± ۳۶/۰ و ۹۶/۰ ± ۰۳/۵ در مقابل ۲۱/۰ ± ۹۷/۱ به ترتیب برای پارامترهای فوق در گروه ۴، (۰۵/۰ P<)
بحث: بنظر نمیرسد که استروژن نقشی در کاهش LDL و افزایش HDL, همانگونه که در زنان دریافت کننده استروژن پس از دوره منوپوز مشاهده میشود, در جنس نر داشته باشد, اما شاید استروژن در جنس نر و در مجاور رژیم پر کلسترول موجب افزایش مقاومت رسپتوربه انسولین شود در حالی که در رژیم عادی استروژن سبب افزایش حساسیت گیرنده به انسولین میگردد.