۶۰ نتیجه برای امین
امین زند، جمال شمس، نزهت شاکری، فریبا چترزرین،
جلد ۴۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده:
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت عود در شکست برنامه های ترک اعتیاد و نقش جنبه های روانی تندرستی در پدیده عود، در این پژوهش رابطه بین احساس شادکامی به عنوان یکی از اجزای سالمت روان مثبت و عود سوءمصرف مواد بررسی شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ۶۸ نفر از معتادان ساکن در یکی از مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال ۱۳۹۵ به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و بررسی شدند. برای جمعآوری اطالعات، از پرسشنامهای شامل اطالعات دموگرافیک معتاد و شرایط وی در زمینه اعتیاد و نسخه فارسی شده پرسشنامه ارزیابی شادکامی سازمان بهداشت جهانی (P-۵-WHO(؛ استفاده شد. سپس به کمک آزمون همبستگی پیرسون، رابطه بین شادکامی و اجزای مختلف آن با عود سوءمصرف مواد بررسی شد. یافتهها: میانگین دفعههای عود در گروه با شاخص شادکامی ضعیف )نمره کمتر از ۱۳ )برابر با ۹۲/۱۰±۸۹/۴ بار و در گروه با شاخص شادکامی مناسب )نمره ۱۳ و بیشتر( برابر با ۳۰/۵±۷۱/۲ بار بود. تحلیل دادهها نشان داد که بین سطح شاخص شادکامی و دفعات عود رابطه معنادار معکوسی وجود دارد )P<۰۵,۰ .) همچنین این رابطه بین اجزای»سرزندگی« و »سرحال از خواب بیدار شدن« شاخص شادکامی با دفعههای عود وجود داشت. بحث و نتیجهگیری: سطح شادکامی ضعیف با عود بیشتر همراهی دارد و توجه به عوامل مربوط به سالمت روان مثبت مانند شادکامی، دسترسی آسان به مراکز مشاوره و دریافت مراقبتهای مربوطه، میتواند نقش مؤثری در کاهش عود داشته باشد.
نسترن امین طاهری، مریم طهرانی پور، سعیده ظفر بالانژاد،
جلد ۴۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده:
ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻭ ﻫﺪﻑ: مغز قادر به تولید سلول های عصبی جدید از طریق نوروژنز در دوران پس از بلوغ است واین فرآیند را می توان همراه با برخی تغییرات در رژیم غذایی و شیوه زندگی بهبود بخشید. دو منطقه خاص در مغز، شواهد نوروژنز پس از بلوغ را نشان می دهند : هیپوکامپ و سابونتریکولار. کاهش حجم هیپوکامپ اختلالاتی را در حافظه و یادگیری ایجاد می نماید، یکی از دلایل تغییر حجم هیپوکامپ تغییر در تعداد نورون های آن است. . نسترن وحشی گیاهی چند ساله از خانواده Rosaceae است. خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات فنولی موجود در میوه نسترن کوهی می توانند رادیکال های اکسیژن را در سیستم های سلولی و غیر سلولی مهار نمایند، این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی میوه گیاه نسترن کوهی بر دانسیته نورونی هیپوکامپ انجام شد.
ﺭﻭﺵ ﺑﺮﺭﺳﻲ : در این تحقیق تجربی ابتدا از میوه گیاه نسترن کوهی با کد هرباریوم ۹۷۳۷ توسط روش سوکسله عصاره آبی تهیه شد. این مطالعه تجربی روی ۲۴ راس موش سوری نر بالغ انجام شد. موش ها بطور تصادفی به ۴ گروه شش تایی کنترل ، تیمار با عصاره دوز ۷۵,۵۰,۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. در گروه های تیمار عصاره به روش داخل صفاقی(IP) به مدت ۲۱ روز به طور پیوسته با فاصله زمانی ۲۴ ساعت تزریق شد و به گروه شاهد نیز نرمال سالین تزریق شد. بعد از گذشت یک ماه از اولین تزریق حیوانات بیهوش و مغز به آرامی از جمجه خارج گردید. پس از مراحل پاساژ بافتی برش های سریال ۷ میکرونی با رنگ آبی تولوئیدین و اریتروزین رنگ آمیزی شدند. سپس از مناطق مختلف هیپوکامپ عکسبرداری شد و توسط روش های استریولوژی و متد دایسکتور ، دانسیته نورونی مناطق مختلف هیپوکامپ در گروه های مختلف ارزیابی و با گروه کنترل مقایسه شد.
یافته ها: در گروه های تیمار شده با عصاره آبی میوه گیاه نسترن کوهی با دوز ۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم در تمام مناطق هیپوکامپ دانسیته نورونی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت.به طوری که دانسیته نورونی در منطقه CA۱ در گروه های کنترل،تیمار ۷۵,۵۰,۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به ترتیب ۵۵،۸۰،۶۷و۵۸؛در CA۲ ۶۵،۸۹،۷۵و۷۲ودر CA۳ ۷۶،۹۵،۸۹و۸۱ تعیین شد.
نتیجه گیری: به نظرمی رسد که عصاره آبی میوه گیاه نسترن کوهی با دوز ۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم باعث افزایش دانسیته نورون های هیپوکامپ موش آزمایشگاهی میگردد که احتمالا به علت داشتن ویتامین C ،ترکیبــات پلــی فنــولی و فلاونوئیدهای موجود در این عصاره باشد.
فاطمه امینی، دکتر مجید متولی باشی، دکتر سیمین همتی،
جلد ۴۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: سرطان ریه شایعترین سرطان عامل مرگومیر در جهان است و سرطان ریهی سلولغیرکوچک (NSCLC) خصوصاً نوع آدنوکارسینوما شایعترین نوع سرطان ریه میباشد. بیشترین موارد آدنوکارسینوما به دلیل جهش در انکوژن KRAS یا جهش و افزایش نسخهی EGFR رخ میدهد. پلی مورفیسمrs۸۸۴۲۲۵ در EGFR ۳'UTR در جایگاه اتصال miR-۲۱۴ و نزدیک جایگاه اتصال miR-۲۷ و miR-۱۲۸ قرار دارد که با افزایش بیان EGFR مرتبط است. هدف از مطالعهی حاضر بررسی ارتباط rs۸۸۴۲۲۵ با سرطان ریه در جمعیت اصفهان میباشد.
مواد و روشها: مطالعهی حاضر بهصورت شاهد-مورد روی DNAی ژنومی از نمونهی خون ۱۱۱ فرد سالم و ۶۱ فرد بیمار مبتلا به سرطان ریه انجام شد. ژنوتیپ افراد، پس از طراحی پرایمرها با استفاده از تکنیک تتراپرایمرآرمز-PCR تعیین شد. آنالیزهای آماری بهوسیلهی نرمافزار Power Marker و پایگاه اینترنتی SISA انجام گرفت.
یافتهها: فراوانی آللهای C/T در rs۸۸۴۲۲۵ در جمعیت اصفهانی سالم و مبتلا به سرطان ریه تقریباً مشابه بوده و ارتباط معنیداری بین این پلیمورفیسم با سرطان ریه مشاهده نشد (ژنوتیپOR=۲,۲۴ ,p>۰,۰۵:CC). همچنین نسبت افزاینده این پلیمورفیسم در انواع سرطان ریه در جمعیت اصفهان نیز تعیین شد که ارتباط معنیداری مشاهده نشد (ژنوتیپCC در NSCLC :OR=۴,۶,p>۰,۰۵).
نتیجهگیری: در جمعیت اصفهان ارتباط معنی داری بین rs۸۸۴۲۲۵ با سرطان ریه وجود ندارد و نمی توان از این پلی مورفیسم به عنوان یک ریسک فاکتور بیولوژی نام برد؛ گرچه برای نتیجه گیری دقیق تر، بررسی در جوامع آماری بزرگتر پیشنهاد می گردد.
دکتر افشین موسوی چلک، دکتر عارف ریاحی، دکتر امین زارع،
جلد ۴۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای سیاستگذاری و برنامهریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته را فراهم آورده و موجب هدفدارکردن حرکات علمی و تعیین اولویتهای پژوهشی و شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود میشود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی مقالات و مدارک علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان صورت گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی-توصیفی (مقطعی) و با استفاده از ابزارهای علم سنجی صورت گرفته است. جامعه آماری مطالعه حاضر را ۹۲۸۹ مقاله و مدرک علمی پژوهشگران کشورمان در حوزه سرطان تشکیل میدهند که طی سالهای ۲۰۰۶-۲۰۱۵ در مجلات متعلق به پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس منتشر و نمایه شدهاند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزارهای SPSS، NodeXL و VOSviewer استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه سرطان طی یک دهه اخیر از رشدی سالیانه ۲۵ درصدی برخوردار بوده است. همچنین ضریب همکاری علمی بینالمللی مقالات و مدارک علمی حوزه سرطان ۳/۱۹ درصد بوده است. دانشگاههای علوم پزشکی تیپ برتر از مهمترین مراکز تولید کننده مدارک علمی و پژوهشگران کشورهای صنعتی و توسعهیافته جهان از مهمترین شرکای متخصصان ایرانی در تولید علم مشترک بودهاند. همچنین تحقیقات و مطالعات صورت گرفته در برخی حوزههای علم سرطان از قبیل سرطان صفرا، رحم و کودکان در سطح قابل قبولی قرار نداشته است.
بحث و نتیجهگیری: هر چند به لحاظ کمی تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی طی سالهای اخیر رشد نسبتاً قابل قبولی داشته ولی به لحاظ کیفی این مقالات در مجلات معتبر و با کیفیت بالا منتشر نشدهاند. حمایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی وابسته به آن از محققان و متخصصان پزشکی، افزایش تعاملات و ارتباطات علمی پژوهشگران ایرانی با همکاران خارجیشان، افزایش بودجههای مربوط به تحقیق و پژوهش، فراهم نمودن امکانات آزمایشگاهی و برگزاری دورههای آموزشی شیوههای نگارش مقالات علمی جهت افزایش سطح کمی و کیفی مقالات علمی، لازم و ضروری بنظر میرسد.
ساره بیگم مدنی، کیومرث امینی،
جلد ۴۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه وهدف: مهمترین فاکتور حدت استافیلوکوکوس اورئوس توانایی تشکیل بیوفیلم است. این باکتری توانایی اتصال و نفوذ به داخل سلول های بافت را دارد.عفونت های بیوفیلمی به طور معمول مزمن و برگشت پذیر بوده و به درمان دشوار پاسخ می دهند. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی ژن های بیوفیلم در استافیلوکوکوس اورئوس های جدا شده از نمونه های بالینی و مواد غذایی با استفاده از روش PCR چندگانه است.
روش بررسی: در این مطالعه با استفاده از تکنیک PCR چندگانه، ۶۰ جدایه استافیلوکوکوس اورئوس کشت شده از انسان و مواد غذایی پس از استخراج ژنوم،برای بررسی حضور ژن های ادهزین بررسی شد. بررسی فنوتیپی تشکیل بیوفیلم با استفاده از روش میکرو پلیت تیتراسیون Microtiter plates assay انجام شد.
یافته ها: در مجموع تعداد ۶۰ نمونه مواد غذایی و انسانی مورد مطالعه تعداد ۶ نمونه ماده غذایی ۲۰ درصد و از بین نمونه های انسانی ۲ ایزوله ۶۷ / ۶درصد توان تشکیل بیوفیلم را به طور متوسط داشت هاند. همچنین در ۳۰ ایزوله جداسازی شده از مواد غذایی، فراوانی ژن های fnbB, clfB, clfA به ترتیب ۸۰ درصد،۷۶/۶۶ درصد، ۲۰ درصد شناسایی شد. در حالی که در بین ۳۰ نمونه بالینی فراوانی ژ نهای fnbB, clfB, clfA به ترتیب ۳۳ / ۹۳ درصد، ۷۰ درصد و ۶۶ / ۶درصد گزارش شد. ژن fnbA در هیچیک از نمونه ها شناسایی نشد.
نتیجه گیری: فراوانی شیوع ژن های ایجادکننده بیوفیلم وهمچنین بیان فنوتیپی به نسبت بالایی را در بین نمونه های بررسی شده نشان داد که به احتمال می تواند با بروز مقاومت در بین ایزوله های استاف اورئوس مرتبط باشد.
مسعود معتبر رودی، مریم طهرانی پور، نسترن امین طاهری،
جلد ۴۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻭ ﻫﺪﻑ: یکی از مشخصههای انسان ها توانایی آنها در تغییر رفتار بر اساس تجربیات قبلی میباشد . یادگیری عبارت از کسب اطلاعاتی است که این امر را امکان پذیر میکند و حافظه به مفهوم حفظ و ذخیره این اطلاعات میباشد. گیاه ارزن حاوی پروتئینها، مواد معدنی، ویتامینها و آنتیاکسیدانهای مورد نیاز برای حفظ حیات و سلامت سلولهای بدن پستانداران است. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر عصاره آبی دانه گیاه ارزن پروسو (Panicum miliaceum L.) بر حافظه فضایی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۲۴ سر موش صحرائی نر به ۴ گروه تقسیم شدند. عصاره آبی دانه گیاه ارزن پروسو به روش سوکسله تهیه شده و به سه گروه تیمار بهترتیب با دوزهای ۲۵، ۵۰ و ۷۵ میلیگرم بر کیلوگرم به روش داخل صفاقی و بهمدت ۲۱ روز تزریق شد. گروه کنترل نرمال سالین دریافت نمود. . پس از سپری شدن یک ماه از اولین تزریق، رفتارهای یادگیری و تستهای حافظه روی نمونه ها انجام شد.در این تحقیق برای بررسی حافظه فضایی از ماز آبی موریس و برای یادگیری اجتنابی غیر فعال از شاتل باکس استفاده شد. به منظور تحلیل دادههای به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و به منظور تحلیل دادههای حافظه از تحلیل واریانس یک طرفه(ANOVA) استفاده شد.
یافته ها: در تزریق عصارههای آبی با دوزهای ( ۲۵ و ۵۰ و ۷۵ میلی گرم بر کیلو گرم)، زمان پیدا کردن سکو بین گروه کنترل و تیمارهای آبی در دوزهای (۵۰ و ۷۵ میلی گرم بر کیلوگرم) تفاوت معنی داری را نشان میدهد. (p<۰/۰۵) همچنین زمان آموزش و زمان تست در گروههای کنترل و تیمار دریافت کننده عصاره آبی تفاوت معنی داری را نشان میدهد و بیانگر این است که این عصاره تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است.
نتیجه گیری: عصاره آبی دانه گیاه ارزن پروسو باعث بهبود یادگیری و افزایش حافظه فضایی در موش سفید آزمایشگاهی نرمی شود که ممکن است علت آن در خواص آنتی اکسیدانی گیاه ارزن نهفته باشد.
آرزو برنارودی، مریم طهرانی پور، نسترن امین طاهری،
جلد ۴۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: در روند تکامل مغز گونه های مختلف، در برخی از نواحی مغز فرایند ایجاد نورون به تایید گردیده است. فرایند نوروژنزیس در دو ناحیه از مغز قدامی پستانداران بالغ شامل ناحیه ساب ونتریکولار و ژیروس دندانه ای در گونه های مختلف شامل جوندگان، پریمات ها و انسان رخ می دهد. ارزن دارای فیبرهای غذایی، پروتئین ها، انرژی، مواد معدنی، ویتامین ها و آنتی اکسیدان های مورد نیاز برای سلامت بشر می باشد. مزایای بالقوه ی سلامت مثل جلوگیری از سرطان و بیماری های قلبی- عروقی و .... از جمله مزایای ارزن است.این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو بر دانسیته نورونی ژیروس دندانه ای هیپوکامپ انجام شد.
ﺭﻭﺵ ﺑﺮﺭﺳﻲ : این مطالعه تجربی روی ۲۴ راس موش سوری نر بالغ انجام شد. در ابتدا از دانه گیاه ارزن پروسو با کد هرباریوم ۹۷۳۸ توسط روش سوکسله عصاره الکلی تهیه شد. سپس موش ها بطور تصادفی به ۴ گروه شش تایی کنترل ، تیمار با عصاره دوز ۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم ، تیمار با عصاره دوز ۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم ، تیمار با عصاره دوز ۷۵ میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. در گروه های تیمار عصاره به روش داخل صفاقی(IP) به مدت ۲۱ روز به طور پیوسته با فاصله زمانی ۲۴ ساعت تزریق شد و به گروه شاهد نیز نرمال سالین تزریق شد. بعد از گذشت یک ماه از اولین تزریق حیوانات بیهوش و مغز به آرامی از جمجه خارج گردید. پس از مراحل پاساژ بافتی برش های سریال ۷ میکرونی با رنگ آبی تولوئیدین و اریتروزین رنگ آمیزی شدند. سپس از منطقه ژیروس دندانه ای هیپوکامپ عکسبرداری شد و توسط روش های استریولوژی و دایسکتور، دانسیته نورونی این منطقه در گروه های مختلف بر اساس برنامه آماری ارزیابی و با گروه کنترل مقایسه شد.
یافته ها: در گروه تیمار با عصاره دوز ۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم بین دانسیته نورونی منطقه DG، در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار مشاهده شد(P=۰,۰۰۱). همچنین در گروه تیمار با عصاره دوز ۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم و ۷۵ میلی گرم بر کیلوگرم نیز بین دانسیته نورونی منطقهDG در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار مشاهده شد(P=۰).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که احتمالا عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو باعث افزایش دانسیته نورون های ژیروس دندانه ای هیپوکامپ موش آزمایشگاهی می گردد.
محمدجواد محمدزاده، مصطفی امینی رارانی، محمود کیوان آرا،
جلد ۴۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه
سوختگی باعث مرگ و تحمیل هزینه های اقتصادی- اجتماعی زیادی می شود. این مطالعه با هدف بررسی ویژگی های اپیدمیولوژیک بیماران سوختگی و ارتباط آنها با مرگ ناشی از سوختگی انجام شده است.
روش ها
مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از داده های مربوط به کلیه بیماران سوختگی بستری شده در بیمارستان امام موسی کاظم(ع) اصفهان در طی ۴ سال انجام شده است. داده های مورد استفاده از پرونده های بیماران سوختگی بستری شده و سیستم HIS ، جمع آوری، آماده سازی و در دو بعد توصیفی و استنباطی تحلیل ثانویه شده اند.
یافته ها
از ۳۲۹۰ بیمار سوختگی ۴۹/۲۲ درصد فوت کرده بودند. بیشترین تعداد بیماران سوختگی در سال۹۳(۰۸/۲۷ درصد)، در مردان(۲۹/۶۷ درصد)، در گروه سنی ۴۰-۲۶ سال(۵۹/۳۳ درصد)، در متاهلین(۹۱/۴۹ درصد)، در افراد بی سواد(۴۲/۳۰ درصد)، در افراد دارای وضعیت درآمدی پایین(۶۳/۴۸ درصد)، در بیکاران(۶۶/۳۴ درصد)، در شیعیان (۲۴/۹۸ درصد) از شهرهای سایر استان ها(۰۱/۴۲ درصد)، مناطق شهری(۵۴/۶۹ درصد)، بیمه شدگان تامین اجتماعی(۵۲/۴۱ درصد)، دارای درجه سوختگی ۳ (۳۳/۹۸ درصد)، درصد سوختگی≤۳۰ (۷۶/۴۹درصد) و سوختگی های در منزل(۰۹/۷۰ درصد) بود. ارتباط کلیه متغیرهای مورد بررسی با مرگ ناشی از سوختگی، به غیر از سال بستری و مذهب، از نظر آماری معنادار بودند.
بحث
پدیده سوختگی و مرگ های ناشی از آن علاوه بر جنبه های مراقبتی و درمانی، یک پدیده اجتماعی است. لذا شناخت این عوامل اجتماعی به عنوان علت العلل پدیده سوختگی می تواند منجر به سیاستگذاری های مناسب و اثربخش در راستای کاهش سوختگی و مرگ های ناشی از آن شود.
زهرا نامورپور، عبداله امینی، رضا ماستری فراهانی۲، محمد ناصحی،
جلد ۴۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه وهدف: تیمروزال یکی از مواد نگه دارنده مهم و ارزان قیمت در بسیاری از فرآورده های دارویی و بهداشتی است. در مورد تاثیر این ماده در رشد و تکامل
جنین اطلاعات بسیار متناقض و کمی وجود دارد. این مطالعه برای تعیین اثر تیمروزال در بدو تولد بر رفتارها و بافت هایی مانند مخچه که نقش مهمی در حرکت و
تعادل و یکپارچه سازی حسی دارند و در طیف اوتیستیک دچار آسیب م یشوند، طراحی شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی از ۴۰ سر نوزاد موش صحرایی با نژاد ویستار که به طور تصادفی و به چهار گروه ۱۰ سری شامل ۱-کنترل نر ۲-گروه کنترل ماده ۳-
گروه تجربی نر ۱و ۴- گروه تجربی ماده تقسیم شدند، استفاده شد. گرو ههای تجربی یک و دو، تیمروزال را با دوز ۳۰۰μg/kg در روزهای ۷،۹،۱۱،۱۵ پس از
تولد به صورت تزریق عضلانی دریافت کردهاند. مطالعه های رفتاری شامل آزمو نهای Open Filed در هفته چهارم و Social Interaction Test درهفته هشتم
پس از تولد انجام شد. پس از اتمام مطالع ههای رفتاری، بررس یهای بافتی انجام شد.
یافت هها: موش های نر و ماده دریافت کننده تیمورسال علایمی از اختلال در فعالیت های حرکتی نشان دادند و میزان اجتماعی شدن، حافظه و ترجیح اجتماعی
کاهش یافته بود ) p<۰,۰۰۱ . در حالی که طول مدت رفتارهای کلیشه ای و تکرار شونده به شکل چشمگیری افزایش یافته بود. ( p<۰.۰۵ ) نتایج حاصل از مطالع ههای
بافتی نیز نشان داد که تعداد سلول های پورکنژ به میزان قابل توجهی در گروه تیمار شده با تیمروزال نسبت به کنترل در هر دو جنس کاهش م ییابد ( .(p<۰,۰۰۱
نتیج هگیری: این مطالعه نشان داد که شاید قرارگیری در معرض تیمروزال موجود در واکس نها، طی دوره تکوینی می تواند باعث آثار سوءرفتاری و بافتی شده و
منجر به اختلال های تکامل عصبی در آینده شود.
راضیه شریف، دکتر کیومرث امینی،
جلد ۴۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده:
سابقه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یکی از عوامل مهم بروز عفون تهای بیمارستانی است و مقاومت ذاتی نسبت به طیف وسیعی از آنتی بیوتی کها
دارد. در میان پمپ های افلاکس مقاومت ضدمیکروبی سودوموناس آئروژینوزا، MexAB-OprM نخستین پمپ های افلاکس شناخته شده در مقاومت
به آنتی بیوتی کها محسوب می شود. هدف از این تحقیق، تعیین اثر آنتی باکتریال نانو ذره اکسیدآهن ( IONP ) و پروبیوتیک بیفیدو باکتریوم بیفیدیوم روی
بیان ژن جزء مهم از این سیستم افلاکس پمپ به نام MexA در ایزول ههای جدا شده سودوموناس آئروژینوزا از افراد مراجع هکننده به بیمارستا نهای تهران
در بین سا لهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷ است.
مواد و رو شها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد ۶۰ سویه سودوموناس آئروژینوزا در مدت شش ماه، از افراد مراجعه کننده به بیمارستان های تهران
جم عآوری شد. پس از تعیین هویت ایزوله ها با استفاده از روش های میکروبی/بیوشمیایی، وجود ژن MexA از افلاکس پمپ MexAB-OprM در ایزول ههای
جم عآوری شده، به صورت مولکولی با روش PCR بررسی شد. پس از تیماردهی مواد مهارکننده، از روش براث میکرودایلوشن و تکنیک R eal time-PCR
به ترتیب برای تعیین اثربخشی نانو ذره اکسیدآهن ( IONP ) و پروبیوتیک بیفیدو باکتریوم بیفیدیوم و بیان ژن جزء MexA افلاکس پمپ بر روی باکتری
مولد آن استفاده شد. داده های مربوط به تغییرهای بیان ژ ن MexA با روش ۲- ΔΔCT با استفاده از آزمون آماری T مستقل در دو گروه تحلیل شدند.
یافت هها: از تعداد نمون ههای بررسی شده که به عنوان باکتری سودوموناس آئروژینوزا تعیین هویت شدند، ۱۰ سویه ) ۶/ ۱۶ درصد( واجد ژن A mex بودند.
نتایج روش MIC و بیان ژن جزء MexA نشان داد که نانو ذره اکسیدآهن و پروبیوتیک بیفیدو باکتریوم بیفیدیوم فعالیت مهاری و آنتی باکتریال پتانسیل
ضعیفی برای کاهش عملکرد پمپ افلاکس MexAB-OprM در باکتری سودوموناس آئروژینوزا را دارد ( .(P>۰,۰۵
نتیجه گیری: با توجه به حضور ژن Mex A پمپ افلاکس به صورت کروموزومی در نمونه های سودوموناس آئروژینوزا، این فاکتور می تواند به عنوان
مارکر تشخیصی سویه های مقاوم باکتری در برنامه های کنترل عفونت با استفاده از روش های مولکولی درنظر گرفته شوند. با توجه به پتانسل بالای نانو ذره
اکسیدآهن و پروبیوتیک بیفیدو باکتریوم بیفیدیوم بر مهار رشد این باکتری و اثر مهاری پایین این مواد مهارکننده بر فعالیت پمپ افلاکس ،MexAB-OprM
بررسی سایر عوامل مرتبط با ایجاد فنوتیپ مقاومت چند دارویی از جمله سایر پم پهای افلاکس و مکانیسم های تکامل مقاومت نباید نادیده گرفته شود.
دکتر کاوه ابراهیم زاده، آقای محمدامین شهرباف، دکتر زهره قلی زاده قوزلوجه، دکتر محمد صمدیان، دکتر گیو شریفی، دکتر علی موسوی نژاد، دکتر سینا اسعدی، دکتر امیدوار رضایی میرقائد،
جلد ۴۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
پیشزمینه: AVM یا بدشکلی شریانی وریدی یکی از موارد پاتولوژیک عروقی hsj که میتواند در قسمتهای مختلف مغز ضایعههای عروقی ایجاد کند. این پاتولوژی عروقی سبب بروز عوارضی مانند خونریزی مغزی، صرع و ضایعههای عصبی میشود که برای پیشگیری و درمان این ضایعهها باید به درمان AVM اقدام کرد. روشهای درمانی این ضایعه شامل درمانهای غیرجراحی، جراحی میکروسکوپیک و درمان رادیوسرجری با کامانایف است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی توصیفی ویژگیهای بالینی و نتایج درمانی بیماران جراحی شده به دلیل عارضه AVM شامل جنسیت، درجه ضایعه، محل ضایعه، نوع درمان و عوارض پس از درمان در بیمارستان لقمان حکیم از فروردین ۱۳۹۰ تا اسفند۱۳۹۶ است.
مواد و روشها: این مطالعه با استفاده از بررسی اطلاعات استخراج شده از پروندههای بیماران مبتلا به AVM که ازسالهای ۹۰ تا ۹۶ در بیمارستان لقمان حکیم تحت جراحی قرار گرفتند، انجام شد. در این مطالعه اطلاعات جمعیتشناختی و اطلاعات مربوط به عمل جراحی بیماران با مطالعه پرونده و مصاحبه با بیماران جمعآوری شد. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ۱۸ آنالیز شد.
نتایج: ازمیان ۴۷ مورد مراجعه بین تاریخهای اشاره شده در مرکز جراحی اعصاب بیمارستان لقمان حکیم، ۷۰,۲درصد از بیماران را مردان و ۲۹.۸درصد را زنان تشکیل میدادند. ۲۵ مورد از بیماران توسط جراحی میکروسرجیکال ریزکشن و ۱۴ بیمار توسط درمان رادیو سرجری تحت درمان و هشت بیمار بدون انجام جراحی تحت پیگیری قرار گرفتند. عوارض درمان در ۴۰ درصد از بیمارانی که جراحی شده بودند (۱۰ بیمار) مشاهده شد که بیشترین عارضه در بیماران اختلال حرکتی گذرا بود.
نتیجهگیری: در نتیجهگیری حاصل از این مطالعه، میتوان بیان کرد که استفاده از روش درمانی مناسب میتواند سبب بهبود علایم اولیه بیماران شود. با این حال باید تصمیمگیری برای انتخاب روش درمانی مناسب بر اساس شرایط بالینی بیماران و همچنین ارزیابی ]ثار احتمالی ناشی از عوارض ناخواسته درمان روی کیفیت زندگی بیماران انجام شود.
هانیه قائم پناه، محمد رضا دیوبند، امین اصغرزاده الوار، محسن نجفی،
جلد ۴۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقهوهدف: برای تحویل دقیق دوز تجویز شده به حجم هدف درمانی، به طور گسترده از تصاویر پورتال الکترونیکی استفاده می¬شود اما استفاده از پرتوی مگاولتاژ به کاهش کنتراست بافت¬ها منجر می¬شود، بنابراین کیفیت ضعیف ذاتی تصاویر پورتال، تفسیر آن¬ها را دشوار می-کند. به این منظور یک پردازش بر اساس موجک برای ارتقای کیفیت بصری این تصاویر به کار گرفته شده است.
مواد و روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۱۵۰ تصویر پورتال لگن ۳۰ بیمار تهیه شد. برای آماده¬سازی تصاویر برای اجرای الگوریتم بهسازی، پیش¬پردازشی از منظر کاهش نویز و تعدیل شدت روشنایی انجام شد. سپس مراحل بهبود جزئیات محلی و تیزسازی لبه¬های استخوانی، پس از تجزیه¬ موجک، روی زیرباندهای تقریب و جزئیات اجرا شد. سپس با در نظر گرفتن ویژگی¬های تصویر پورتال به صورت الگوی غیردوره¬ای، زمینه¬ غیریکنواخت و سطح بالای نویز، دو معیار کیفیت تصویر، محتوای لبه(EC) و مقیاس بهسازی(EME)، ارزیابی شدند. در نهایت آنالیز نتایج با استفاده از آزمون آماری تی زوجی(paired t-test) انجام شد.
یافته¬ها: مقادیر بالاتر شاخص¬های کیفیت تصویر(p-value<۰,۰۰۱)، نشان از کیفیت بهتر تصاویر پردازش¬یافته نسبت به تصویر اصلی دارد (ECoriginal=۰.۰۰۴۶±۰.۰۰۸, ECenhanced=۰.۰۷۹۰±۰.۰۰۱,and EMEoriginal=۰.۳۹۵۰±۰.۱۸۰, EMEenhanced=۱۳.۸۷۵±۱.۲۲۷).
نتیجهگیری: الگوریتم بهسازی تصاویر پورتال بر اساس موجک، می¬تواند رویکرد موثری برای آشکارسازی اطلاعات آناتومیکی این تصاویر باشد که تاثیر بسزایی در تایید درمان صحیح خواهد داشت.
شادی پایدارفر، علی هاشمی، امین عباسی، مژگان بنده پور، علی بختیاری، فاطمه تاجیک، نریمان مصفا،
جلد ۴۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: کارکنان شاغل در بخش آی سی یو از جمله افرادی هستند که بیش از سایرین در معرض مواجهه با باکتری اسینتوباکتربومانی قرار دارند. نظر به اینکه هدف از این مطالعه بررسی کارایی پنج پپتید ایمونوژنیک مشتق از پروتئین (ompA ( Outer Membrane Protein A اسینتوباکتر بومانی به عنوان پپتیدهای کاندید واکسن بود در این تحقیق حضور آنتی بادی علیه پپتیدهای مذکور در سرم این افراد بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۶۲ نمونه خون شامل پرستاران بخش ICU بیمارستان گنجویان دزفول و بیمارستان فیروز آبادی تهران و همچنین افراد سالم غیر مرتبط با عفونت های بیمارستانی بررسی شد. سرم افراد برای کاهش آنتی بادی های غیراختصاصی، در مواجه با لیزات باکتری اشریشیا قرار گرفت. برای تعیین نمونه های مثبت از نظر وجود آنتی بادی علیه اسینتوباکتر بومانی تست الایزا با لیزات اسینتوباکتر بومانی برای تمام نمونه ها انجام شد. نمونه های مثبت جدا شده و حضور آنتی بادی علیه پپتید های ایمونوژنیک طراحی شده، توسط الایزا ارزیابی شد.
یافته ها: پس از تعیین نقطه برش ) cut off ( برای تفکیک موارد مثبت و منفی مشخص شد که از ۳۳ نمونه پرستاران بخش ۷۵ ،ICU درصد دارای آنتی بادی علیه اسینتوباکتر بومانی (مثبت) و از ۲۲ نمونه نرمال غیر شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی ۲۷درصد مثبت بودند. نتایج الایزا با استفاده از پپتیدهای ایمونوژنیک طراحی شده نشان داد که پپتید شماره ۵ بیشترین توانایی را برای واکنش با آنتی بادی موجود در سرم داراست.
نتیجه گیری: پرسنل شاغل در بخش های آی سی یو به دلیل در معرض قرارگرفتن مکرر و فراوان با اسینتو باکتر بومانی، واجد سطوح بالایی از آنتی بادی سرمی هستند، همچنین افراد غیر در معرض قرار گرفته نیز واجد سطوحی از آنتی بادی البته پایین تر از جمعیت در معرض هستند. نتایج الایزا با استفاده از پپتیدهای طراحی شده نشان داد که این پپتیدها کارایی مناسب به عنوان پپتیدهای کاندید واکسن را دارند.
سارا درخشان، علی بیدمشکی پور، رضا کوثری اصفهان، مسعود وثوق، لیلا منتظری، محمد حسین قانیان، محمد امین هاجری، محمد آجودانیان، عباس پیریایی،
جلد ۴۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: امروزه نیاز روزافزونی به مدل های آزمایشگاهی کبد برای بررسی مکانیسم بیمار یهای انسان، اثربخشی داروهای جدید و سم شناسی وجود دارد.مطالعه های پیشین نشان داد ه اند که هم کشتی هپاتوسیت ها با سلو لهای غیرپارانشیمی و حضور ماتریکس برون سلولی، به ویژه در شرایط کشت سه بعدی، میتواند سبب بهبود عملکرد هپاتوسیت ها شود. بنابراین هدف این مطالعه، ایجاد یک روش تکرارپذیر و مقرو ن به صرفه برای تولید انبوه ریزبافت های کبدی در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، ریزبافت های کبدی )با قطر ۵۰۰ میکرومتر( با هم کشتی سلول های بنیادی مزانشیمی انسان، سلو لهای اندوتلیالی ورید بندناف انسان و سلول های رده کبدی Huh-۷ ، در یک بستر هیدروژلیِ حاصل از ماتریکس برو ن سلولی کبد و آلژینات، تولید شدند. سپس زنده مانی سلو لها، قابلیت ذخیره گلیکوژن و فعالیت آنزیم سیتوکروم P۴۵۰ آن ها در روز ۲۸ ارزیابی شد. بیان ژن های اختصاصی کبدی( ALB, SULT۱A۱ ) در روز های ۱ و ۱۴ و میزان ترشح آلبومین و اوره در روزهای ۱، ۷، ۱۴ ، ۲۱ و ۲۸ بررسی شد. علاوه برآن، حساسیت ریزبافت ها به سمّیت حاد دارویی ناشی از متفورمین و دیکلوفناک و همچنین اتانول ارزیابی شد. کشت دوبعدی سلو لهای Huh-۷ نیز به عنوان گروه کنترل لحاظ شد.
یافته ها: اکثر سلو لهای ریزبافت ها تا روز ۲۸ زنده بوده و ضمن ذخیره سازی گلیکوژن، قابلیت القاء پذیری سیتوکروم را تا هفت برابر فعالیت پایه داشتند. بیان ژ نهای ALB و SULT۱A۱ در ریزبافت ها، در روز ۱۴ نسبت به گروه کنترل افزایش معن اداری ( p<۰,۰۵ ) یافته بود. ترشح آلبومین و اوره نیز در همه زمان های نمونه برداری، در ریزبافت های کبدی به طور معنا داری ( p<۰.۰۵ ) بالاتر از گروه کنترل بود. علاوه برآن، ریزبافت های کبدی نسبت به گروه کنترل، به سمّیت دارویی و الکل )در برخی غلظت ها( حساسیت بیشتری ( p<۰.۰۵ ) را نشان می دادند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد ریزبافت های کبدی حاصله می توانند به عنوان مدل آزمایشگاهی مناسب و دارای عملکرد برای کبد درنظر گرفته شود.
هدی رادمنش، مریم طهرانی پور، نسترن امین طاهری،
جلد ۴۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه ﻭ ﻫﺪﻑ: آنژیوژنز گامی اساسی در انتقال تومورها از حالت خفته به بدخیم است. استفاده از بعضی فاکتورهای مهارکننده آنژیوژنزی میتواند برای درمان سرطان موثر باشد. بعضی از تغییرهای رخ داده در سلولهای سرطانی میتواند با استفاده از عصارههای گیاهی، بهبود یافته و درمان شود. گیاه مریم گلی آذربایجانی متعلق به خانواده نعناست. گونههای سالویا در طب سنتی ایران و در برخی دیگر از کشورها علیه عفونتهای مختلف، درمان بیماریهای التهابی و سرطان به کار میرفته است. هدف از این مطالعه تعیین آثار ضد توموری عصاره الکلی مریم گلی آذربایجانی بر مدل سرطان کولورکتال۲۶CT زیر جلدی در موش Balb/cاست.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ابتدا سلولهای ۲۶CT به پهلوی راست ۱۸ سر موش Balb/c برای القای کارسینومای کولون تزریق شد. زمانی که اندازه تومور به (۵۰ ± ۳۵۰) میلیمترمکعب رسید، ۱۸ سر موش به طور اتفاقی به ۳ گروه تقسیم شدند (هر گروه شامل ۶ موش) این گروهها شامل گروه کنترل، عصارههای الکلی به تفکیک هر یک با دوز ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم، تجویز شد. گروه حاوی عصارههای الکلی گیاه مریم گلی آذربایجانی روزانه به مدت ۱۴ روز تزریق شدند. برای پیگیری آثار درمانی، پارامترهای میزان توقف در رشد تومور،تغییرهای حجم نسبی و زمان دوبرابر شدن حجم تومورها ارزیابی شدند. پس از کشتن حیوانها در پایان روز چهاردهم، تومورها برای بررسیهای بافتشناسی، اتوپسی شدند. دادهها با استفاده از جدولهای توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار توصیف شد. نرمالیتی متغیرهای کمی با استفاده از روش کولموگراف ـ اسمیرنوف (K-S test) و برای تعیین اختلاف معناداری بین گروههای مختلف از آزمون من ـ ویتنی توسط نرمافزار آماری (SPSS V,۱۶) آزمون شد و نمودارها با استفاده از نرمافزار Excele ۲۰۰۷ رسم شد.
یافته ها: عصاره الکلی گیاه Salvia atropatana میانگین حجم نسبی تومور را در گروه درمانی با دوز mg/kg ۵۰ در مقایسه با گروه کنترل از ۳۶±۱۴۶۸ به ۳۴ ± ۹۰۰ و میانگین حجم نسبی تومور را در دوز mg/kg ۱۰۰ از ۳۶±۱۴۶۸ به ۷۸±۴۹۲ کاهش داد. همچنین عصاره الکلی با دوز ۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم بیشترین تاثیر را داشته است. به طوری که در روز چهاردهم درمان کاهش معناداری در میانگین حجم تومورها نسبت به گروه کنترل درگروه درمانی دریافتکننده عصاره الکلی با دوز mg/kg۵۰ (۰۱/۰P<) و در گروه درمانی دریافتکننده عصاره الکلی با دوز mg/kg۱۰۰ (۰۰۱/۰P<) مشاهده شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که عصاره الکلی گیاه Salvia atropatana ، فعالیت آنتی آنژیوژنز و آثار مهارکنندگی قابل توجهی علیه رشد تومور نشان دادند.
طیبه حاتمی پیرغیبی، خسرو چهری، رامین عبیری، اسحق کریمی،
جلد ۴۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: گیاهان دارویی عوامل دارویی نوید بخشی هستند. عوامل ضدمیکروبی استخراج شده از گیاهان، ترکیب هایی هستند که میکروارگانیسمها را میکشند یا مانع رشد آنها می شوند. هدف اصلی از انجام این مطالعه، بررسی اثر عصاره آبی-الکلی گیاهان رزماری، نعناع فلفلی و آویشن شیرازی روی تشکیل بیوفیلم باکتری سودوموناس آئروژینوزا بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت تجربی انجام شد. پس از عصاره گیری گیاهان مورد مطالعه، به روش نشر در آگار به بررسی اثر این عصاره ها بر سودوموناس آئروژینوزا پرداخته و نتایج به دست آمده با چهار دیسک آنتی بیوتیکی کانامایسین، ایمی پنم، پنی سیلین و سفالکسین مقایسه شد. سپس حداقل غلظت بازدارندگی و حداقل غلظت کشندگی را برای هر عصاره گیاهی به طور جداگانه اندازه گیری شد. تأثیر این عصاره ها بر مهار تشکیل بیوفیلم به کمک رنگ آمیزی با کریستال ویوله۱درصد واستیک اسید ۳۰ درصد سنجش شد. تمام آزمون ها سه بار تکرار شدند و آنالیز های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن ۱۶ انجام شد.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که هر سه گیاه در غلظت ۳ میلی گرم بر میلی لیتر دارای خاصیت ضد باکتریایی بودند. قطر هاله عدم رشد برای عصاره رزماری ٩۱ ، برای آویشن شیرازی ۵۱ و برای نعناع فلفلی ۱۱ میلی متر بود. حداقل غلظت بازدارندگی برای گیاه رزماری ۵۷ / ۰ میل یگرم بر میلی لیتر و برای آویشن شیرازی و نعناع فلفلی ۵/ ۱میلی گرم بر میلی لیتر بود. همچنین نتایج نشان داد که گیاه رزماری در غلظت ۳ و ۱/ ۵ میلی گرم بر میلی لیتر به ترتیب سبب مهار و کاهش تشکیل بیوفیلم شد. اما گیاه آویشن شیرازی و نعناع فلفلی در غلظت ۳ میل یگرم بر میلی لیتر فقط سبب کاهش تشکیل بیوفیلم شدند.
نتیجه گیری: به نظر می رسدکه با توجه به یافته های بدست آمده از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که عصاره الکلی گیاه رزماری با غلظت ۳ و ۵/ ۱ میلی گرم بر میلی لیتر، توانایی بالایی برای مهار توانایی تشکیل بیوفیلم توسط باکتری سودوموناس آئروژینوزا دارد.
دکتر هادی توکلی، دکتر امین درخشان فر، آقای جواد مویدی، دکتر علی پوست فروش فرد،
جلد ۴۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: مصرف وشا به عنوان یک گیاه دارویی میتواند آثار جانبی مختلفی به همراه داشته باشد. مطالعه پیشرو با هدف تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه وشا بر وزن، رشد، بافتهای خارجی و داخلی جنین با استفاده از مدل جنینی ماکیان در سال ۱۳۹۸ انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۲۱ عدد تخممرغ نطفهدار به طور تصادفی به سه گروه مساوی (هر گروه هفت عدد) تقسیم شد. در روز چهارم دوره انکوباسیون، مقدار ۵/۰ میلیلیتر فسفات بافر سالین یا عصاره هیدروالکلی وشا با دوزهای ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم/کیلوگرم وزن تخممرغ به ترتیب به داخل تخممرغهای گروه کنترل و گروههای آزمایش تلقیح شد. به جنینها تا روز ۱۸ اجازه رشد داده شد و سپس زیر میکروسکوپ لوپ از نظر ضایعههای ماکروسکوپی ارزیابی شدند. پس از تهیه اسلایدهای هیستوپاتولوژی، ضایعههای میکروسکوپی جنینها هم بررسی شد. برای تعیین اختلاف معنادار متغیرهای کمی بین گروهها از نرمافزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: در گروه عصاره هیدروالکلی وشا با دوز ۱۰۰ میلیگرم/کیلوگرم نسبت به کنترل، طول بدن (۶۷/۶±۲۱/۴۱ در مقایسه با ۸۸/۴±۲۴/۸۶) و وزن جنین (۲۲/۰±۳۴/۰ در مقایسه با ۲۳/۰±۵۹/۰) کاهش معناداری را نشان داد (به ترتیب ۰۴۸/۰p= و ۰۰۰۱/۰p<). بیشترین آثار پاتولوژیک در بافتهای ریه، کبد و کلیه گروه دریافتکننده عصاره با دوز ۱۰۰ میلیگرم/کیلوگرم مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به مصرف وشا در مناطق مختلف ایران و آثار سوء عصاره هیدروالکلی آن بر اندامهای خارجی و داخلی جنین، پیشنهاد میشود استفاده از این گیاه به خصوص در دوران بارداری با احتیاط انجام شود.
سارا شجاعی، مریم طهرانی پور، امین کراچیان،
جلد ۴۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: حافظه و یادگیری از مهمترین فرآیندهای رفتاری هستند که در عالیترین سطوح عملکردی سیستم عصبی مرکزی رخ میدهند. پروبیوتیکها، میکرو ارگانیسمهای زندهای هستند که در صورت مصرف به اندازه کافی، سبب بهبود سلامت میزبان میشوند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر پروبیوتیک Bifido bacterium bifidum بر دانسیته نورونی هیپوکامپ در رتهای آلزایمری است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی تعداد ۳۰ رت نر نژاد ویستار با وزن حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرم تهیه شد و به طور تصادفی به ۵ گروه کنترل، آلزایمری و ۳ گروه تیمار تقسیم شدند. برای القای آلزایمر، استروپتوزوتوسین با دوز ۵ میلیگرم/ کیلوگرم با حجم ۵ میکرولیتر در هر بطن جانبی موش به روش استریوتاکسی تزریق شد. در گروههای تیمار همزمان با تزریق STZ به مدت ۲۱ روز به صورت درون صفاقی پروبیوتیک با دوزهای ml/CFU۶-۱۰، ۷-۱۰، ۸-۱۰ تزریق شد. پس از ۲۱ روز رتهای تیمار شده با رامپون و کتامین بیهوش و پس از انجام متد پرفیوژن، مغز از جمجمه خارج و در فرمالین نمکی۱۰ درصد قرار گرفت. پس از طی مراحل پاساژ بافتی از مغز برشهای هفت میکرونی تهیه شد و با آبی تولوئیدین و اریتروزین رنگآمیزی شدند. از نواحی CA۱, CA۲, CA۳ DG عکسبرداری و به طریق دایسکتور و متد استریولوژی دانسیته نورونی محاسبه و نتایج گروهها با استفاده از آزمون ANOVA با هم مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروههای تیمار شده با پروبیوتیک Bifido bacterium bifidum در تمام مناطق هیپوکامپ دانسیته نورونی نسبت به گروه آلزایمری افزایش (معنادار ۰/۰۰۱>P) داشته است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد پروبیوتیک Bifido bacterium bifidum با داشتن اثرات ضد التهابی و آنتیاکسیدانتی توانسته از ضایعات سیستم عصبی ممانعت کند.
دکتر عبداله امینی، دکتر زهرا نامورپور،
جلد ۴۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: امروزه تیمروزال (Thimerosal) به عنوان ماده نگهدارنده در واکسنها و محصولات دارویی و بهداشتی استفاده میشود. با این حال درباره تأثیر این ماده روی ساختار سیناپسهای قشر مغز، اطلاعات متناقض و کمی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تیمروزال روی ژنها و ملکولهایی است که در ساختار و عملکرد سیناپسی و تعداد سلولهای آستروسیت و نورونها در قشر پره فرونتال مغز موشهای صحرایی نر مؤثرند.
روش کار: در این مطالعه تجربی ۱۸ موش صحرایی نر به طور تصادفی به سه گروه زیرتقسیم شدند: ۱- گروه تجربی که در روزهای ۱۵، ۱۱، ۹، ۷ بعد از تولد، یک دوز ۳۰۰۰ µg/kg تیمروزال دریافت کرد. ۲- گروه حلال نیز طبق الگوی مشابه، فسفات بافر سالین دریافت کرد. ۳- گروه کنترل تزریقی دریافت نکرد. در هفته چهارم پس از تولد، نمونههای قشرپره فرونتال جمعآوری شده و مورد مطالعههای ایمونوهیستوشیمی, استریولوژی و مولکولی قرار گرفتند و در نهایت برای تعیین وجود اختلاف معنادار میان گروهها، از روش تحلیل واریانس یکراهه (One - Way ANOVA) و آزمون (LSD) Test استفاده و دادهها به صورت MEAN ± SD بیان شدند.
یافتهها: مطالعههای حاضر نشان داد که میزان بیان ژنهای (۰/۰۷۹ ± ۰/۱۸)Cadherin-۸ و (۰/۱۲ ± ۰/۳۶) Synapsin-۱ به طور معناداری در گروه دریافتکننده تیمروزال نسبت به گروه کنترل (۰/۰۱ ± ۱ برای Cadherin-۸ و ۰/۰۰۹ ± ۱ برای Synapsin-۱) و حلال (۰/۰۹۷ ± ۰/۹۱) برای Cadherin-۸ و ۰/۱۰ ± ۰/۸۴ برای Synapsin-۱) کاهش پیدا کرد (۰/۰۰۱ > P). همچنین، کاهش معناداری در تعداد سلولهای استروسیت در گروه دریافتکننده تیمروزال (۶۶/۸۶± ۱۰/۱) نسبت به گروههای کنترل (۱/۰۱ ± ۶/۴۳) و حلال (۱/۳۹ ± ۶/۹۳) و نیز تعداد نورونها (۱۹/۵۹± ۱۹۴/۶۶) نسبت به گروههای کنترل (۹۹/۱۹± ۲۶۷/۱۰) و حلال (۲۳/۰۶± ۲۵۲/۳۳) مشاهده شد (۰/۰۱ > P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تیمروزال سبب تغییرهای غیر طبیعی در میزان بیان ژنهای دخیل در عملکرد و ساختار سیناپسها میشود. تداوم این شرایط ممکن است منجر به بیماریهای تکامل عصبی شود.
خانم سمانه صادقی، خانم نوشین خندان دزفولی، آقای کیومرث امینی،
جلد ۴۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: کورینه باکتریوم دیفتریه باکتری هوازی، گرم مثبت و غیر اسپورزا است. توکسین دیفتری (dt)، پروتئینی با سمیت بسیار بالا بوده و در اثر آلودگی باکتری به کورینه فاژ خاصی که حامل tox است، تولید میشود. هدف از مطالعه حاضر، کلونینگ ژن dt کورینه باکتریوم در سلول مستعدE.coli XL۱blue برای تولید پروتئین نوترکیب و استفاده از این پروتئین در تحقیقهای بعدی در سال ۱۴۰۱ در مؤسسه پژوهشی پاسارگارد بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، یک نمونه DNA سویه واکسینال کورینه باکتریوم دیفتریه ۸PW تحت سویه ۲۰۰۰CN از موسسه رازی تهران تهیه شد. برای شناسایی ژن dt، DNA سویه باکتری با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در روش واکنش زنجیرهای پلیمر از (PCR) تکثیر یافت. با استفاده از کیت TA-کلونینگ ژن مذکور در سلول مستعد E.coli XL۱blue انجام شد. رسم درخت فیلوژنی با استفاده از تعیین توالی ناحیه ژنی srRNA ۱۶ برای سویه باکتری استفاده شده با نرمافزارclustalX و Mega۵ انجام شد.
یافتهها: DNA سویه کورینه باکتریوم دیفتری حامل ژن dt بودند. انجام TA-کلونینگ ژن dt با روشهای Real Time PCR، تعیین توالی محصول PCR، حضور کلنیهای سفید آبی و تکثیر با پرایمر M۱۳ تأیید شد. نتیجه تعیین توالی ناحیه ژنی SrRNA ۱۶ تأییدکننده کورینه باکتریوم دیفتری بود.
نتیجهگیری: در این بررسی ژن dt در وکتور E.coli XL۱blue کلون و سپس تأیید شد و در جهت آمادهسازی برای ابزار پروتئین نوترکیب و همچنین به عنوان یک آنتیژن قوی در تحریک سیستم ایمنی میتواند در نظر گرفته شود. این ژن میتواند در مطالعههای بعدی استفاده شود.