جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای بیماران بستری

دکتر علیرضا ظهیرالدین، فاطمه اناری، سپیده ، ، راجزی اصفهانی،
جلد ۳۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف: امروزه یکی از دغدغه‌های مهم افراد در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته تغییر وزن می‌باشد. با توجه به اینکه در گروهای مختلف بیماران و به خصوص بیماران روانپزشکی تغییر وزن به صورت مشهودی به چشم می‌خورد، شاخت فاکتورهای موثر در این امر ضروری به نظر می‌رسد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات وزن در بخش روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) می‌باشد؛ هم چنین اثر عوامل جمعیت شناسی، بیماری های مدیکال و روانپزشکی، تشخیص روانپزشکی، خواب، سوء مصرف مواد، داروهای روانپزشکی، وضعیت فعالیت، تحصیلات، اسکان و سطح اقصادی بر تغییرات وزن بیماران بستری مورد بررسی شد. روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی بر روی ۱۵۰ بیمار بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان امام حسین(ع) انجام شد. وزن بیماران در بدو ورود و یک ماه بعد با ترازوی واحدی اندازه‌گیری شد. اطلاعات راجع به ویژگی‌های دموگرافیک، تشخیص فعلی و زمینه‌ای، اعتیاد، داروها، وضعیت اسکان و اقتصاد، سابقه بیماری جسمی، میزان تحرک و خواب به عنوان متغیرهای مطالعه از طریق پرسش‌نامه جمع‌آوری گردید. داده با نرم افزار SPSS و آزمون آماری t-test غیر وابسته آنالیز شد. یافته‌ها: ۱۵۰ بیمار با میانگین سنی ۲۹/۳۶ سال که ۳/۵۳% مرد و ۷/۴۶% زن بودند، به طور تصادفی وارد مطالعه شدند. تغییرات وزن با وضعیت تأهل، وضعیت اسکان، میزان فعالیت، سابقه بیماری طبی و مصرف داروهای کلوزاپین، الانزپین سرترالین و ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای ارتباط داشت (۰۵/۰>P). سایر متغیرها در این مطالعه ارتباطی با تغییرات وزن نداشتند. نتیجه‌گیری: در این مطالعه علاوه بر تاکید بر اهمیت فاکتورهای مدیکال، فاکتورهای اقتصادی و اجتماعی نسبت به فاکتورهای زمینه‌ای و دموگرافیک موثرتر شناسایی شدند. به همین دلیل می‌توان چنین عنوان نمود که فاکتورهای پیش بیمارستانی مثل وضعیت اسکان و تأهل در بیماران روانپزشکی به اندازه سابقه بیماری طبی و داروهای مصرفی موثر می‌باشد. واژگان کلیدی: تغییرات وزن، بیماران بستری روانپزشکی، داروهای روانپزشکی، فاکتورهای دموگرافیک، فاکتورهای اقتصادی- اجتماعی.
فارس نجاری، مجید طبقچی،
جلد ۳۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه وهدف: تعیین علت فوت از مهم‌ترین تشخیص‌های صادرشده  از سوی پزشکان  است و دقت کافی نکردن  و رعایت نکردن  اصول علمی در صدور آن‌ها می‌تواند برای پزشکان مشکلات جدی قانونی به همراه داشته باشد.  بی توجهی به احتمال وجود مرگ ظاهری درتشخیص مرگ ضمن اینکه موجب بروزتعلل در اقدام‌های  احیای قلبی- ریوی خواهد شد، بلکه می‌تواند موجب شکایت اولیای دم ازپزشکان را فراهم  کرده و  آنان را با مشکلات جدی مواجه کند. این مطالعه می‌تواند در مقایسه علت فوت تعیین شده پس از کالبد شکافی درسالن تشریح پزشکی قانونی تهران با تعیین علت فوت  از سوی مراکز درمانی درسال۱۳۹۱را بررسی کند.

روش بررسی: یک مطالعه مقطعی طراحی شد که ابزار گردآوری داده‌ها در آن مشتمل بر دو بخش بوده‌اند:  بخش اول، شامل اطلاعات کلینیکی موجود در پرونده ۴۶۴۱ فوتی ارجاع شده از مراکز درمانی به مرکز پزشک قانونی استان تهران و همچنین علت مرگ بر اساس نتایج برنامه آماری توصیفی ارائه شد.

یﺎﻓﺘﻪ‌ﻫﺎ: بیشترین میزان  ناهمخوانی به‌طور کلی در ۸/۳۱ درصد بود. درصد مشخص‌کننده علت فوت غیر‌همسان مربوط به متخصصان داخلی ۴۷/. درصد وکم‌ترین درصد مشخص‌کننده علت فوت غیرهمسان مربوط به متخصصان جراحی اعصاب۲ درصد  است.

 ﻧﺘﯿﺠﻪ‌ﮔﯿﺮی: تفاوت علت مرگ در دو روش زیاد بود.  براساس نتایج پیشنهاد  می‌شود که با توجه به آمار قابل ملاحظه تشخیص نادرست  فرآیندی طراحی  شود که پزشکان از نتایج کالبد گشایی و تعیین علت نهایی فوت بیماران خود اطلاع حاصل  کنند تا در صورت مواجهه با بیماران مشابه، تشخیص‌های بالینی صحیح‌تری داشته باشند. 



صفحه ۱ از ۱     

Creative Commons License
This Journal is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License | Research in Medicine

Designed & Developed by : Yektaweb