دكتر ناهید رستمی، دكتر محمد عطاریان،
جلد ۳۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: سندرم دیسترس تنفسی نوزادان یکی از مهمترین دلایل مرگ و میر در نوزدان نارس محسوب میشود. با توجه به اختلاف نتایج مطالعات قبلی، هدف این تحقیق پاسخ به این سوال است که آیا درمان زودرس باCPAP Nasal قادر خواهد بود نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی و عوارض آن را در نوزادان نارس مبتلا به RDS کاهش دهد؟
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، نوزادان نارس با دیسترس تنفسی در ۶ ساعت اول تولد با نمونهگیری تصادفی وارد گروه مورد یا شاهد شدند. گروه مورد فقط بر اساس بروز علائم بالینی دیسترس تنفسی روی CPAP Nasal قرار میگرفتند ولی برای گروه شاهد درمان استاندارد انجام شد یعنی بر اساس آنالیز گازهای شریانی درباره روش درمان کمک تنفسی تصمیمگیری میشد.
یافته ها: از تعداد ۴۷ نوزاد، ۲۵ نوزاد در گروه شاهد و ۲۲ نوزاد در گروه مورد قرار گرفتند. متوسط سن حاملگی نوزادان ۶/۲±۳/۳۱ هفته و متوسط وزن ۵۴۰±۱۶۲۱ گرم بود. در گروه شاهد ۶۸% و در گروه مورد ۹/۴۰% فوت کردند (۰۶/۰=p). در گروه شاهد ۸۰% و در گروه مورد ۴/۳۶% نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی پیدا کردند (۰۰۶/۰=p). همچنین در گروه شاهد طول مدت ونتیلاسیون مکانیکی ۶/۲±۹/۲روز و در گروه مورد ۳/۱±۶۸/۰روز بود (۰۰۰۹/۰=p). نیاز به تزریق سورفاکتانت در گروه شاهد ۴۸% و در گروه مورد فقط ۱/۹% بود (۰۰۹/۰=p). در گروه شاهد و مورد میزان پنوموتوراکس، طول مدت درمان با اکسیژن، طول مدت بستری در NICU و طول مدت بستری در بیمارستان تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجه گیری: با استفاده ازCPAP Nasal زودرس میتوان نیاز به ونتیلاسیون مکانیکی و طول مدت آن و نیاز به سورفاکتانت را در نوزادان مبتلا به RDS کاهش داد. پیشنهاد میشود در مراکزی که NICU و رسپیراتور ندارند، قبل از اخذ پذیرش از NICU و در طول انتقال نوزاد نارس مبتلا به RDS از مناطق دور افتاده از دستگاههای کوچک و ارزان CPAP استفاده شود.