جلد 41، شماره 2 - ( 5-1396 )                   جلد 41 شماره 2 صفحات 70-63 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی ، maliheroozbakhsh@gmail.com
چکیده:   (7085 مشاهده)

چکیده :
مقدمه : دلیریوم ، دگرگونی درهوشیاری باکاهش درتوانایی تمرکز و توجه می باشد و باعث افزایش هزینه ها وزمان ماندن بیماران دربیمارستان می باشد . دارو های خواب آور و هوشبرها  با اینکه اضطراب ودرد راکم می کنند ولی باتوجه به منابع موجود ، یکی از ریسک فاکتورهای ایجاد دلیریوم می باشد . هالوپریدول به جهت فعالیت آنتی کولینرژیکی و تداخل دارویی کم و متابولیتهای محدود بیشتر کاربرد درمانی دارد . نظر به این که مبتلایان به دلیریوم عمدتا بد حال هستند به آسانی نمی توان آنها را وارد تحقیقات بالینی توام با مداخلات دارویی نمود ، لذا این مطالعه با کار روی حیوانات طراحی گردید .
مواد و روش  بررسی :90موش صحرایی بالغ نر مورد مطالعه قرار گرفتند . بی پریدین40mg/kg  به 42 موش و LPS 50µg/kg به 42 موش تزریق شد . تایید دلیریوم با مطالعه رفتاری موشها به مدت 60 دقیقه انجام گرفت . گروه کنترل شامل 6 موش بودند .  مقایسه دوز و اثر هالوپریدول و میدازولام بردرمان دلیـــریوم در گروه های درمانی با مطالعه رفتاری 30 دقیقه پس از تزریق بررسی شد .
یافته ها : 16% هیپراکتیو ، 20% هیپواکتیو و بقیه mixed بودند .  هر دو داروی هالوپریدول و میدازولام بر روی معیارهای رفتاری هیپراکتیو موثر بودند . هالوپریدول در دوزهای پایین بر روی دلیریوم هیپواکتیو موثر بود و دوز 0.5mg/kg اثر معنی داری نداشت . میدازولام در همین مورد در دوزهای پایین اثرمعنی دار داشت ولی در دوز mg/kg1  وضعیت را بدتر می کرد .
نتیجه ­گیری : یافته­های این مطالعه اهمیت تشخیص به موقع ودرمان دلیریوم خصوصا نوع هیپواکتیو را نشان می دهد چرا که با درمان نامناسب آن( دوز بالای میدازولام ) وضعیت وپروگنوز بیمار بدتر می گردد .

متن کامل [PDF 1094 kb]   (3474 دریافت)    
نوع مطالعه: كاربردي |
دریافت: 1395/12/3 | پذیرش: 1396/3/3 | انتشار: 1396/5/18

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.