جلد 47، شماره 3 - ( 9-1402 )                   جلد 47 شماره 3 صفحات 17-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.SBMU.MSP.REC.1400.728

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Jahankhani K, Behboudi H, Nikoonezhad M, Taghipour N, Mehdizadeh M, Hajifathali A, et al . Investigating the Effects of Zinc (Zn) Supplementation on the Levels of Oxidative Stress and Inflammation Markers in Multiple Myeloma Patients Undergoing Autologous Bone - Marrow Transplantation. Research in Medicine 2023; 47 (3) :1-17
URL: http://pejouhesh.sbmu.ac.ir/article-1-3280-fa.html
جهان خانی کسری، بهبودی حسین، نیکونژاد مریم، تقی پور نیلوفر، مهدیزاده مهشید، حاج فتحعلی عباس، و همکاران.. بررسی تأثیر مکمل روی(Zn) بر تغییرات سطح مارکر‌های مرتبط با استرس اکسیداتیو و التهاب در بیماران مالتیپل میلوما تحت پیوند مغز استخوان اتولوگ. پژوهش در پزشکی. 1402; 47 (3) :1-17

URL: http://pejouhesh.sbmu.ac.ir/article-1-3280-fa.html


مرکز تحقیقات سلول‌های بنیادی خونساز (HSCRC)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
چکیده:   (1000 مشاهده)
سابقه و هدف: بسیاری از بیماران سرطانی تحت تأثیر استرس اکسیداتیو دچار عوارض جبران‌ناپذیر می‌شوند. تجویز مکمل‌های مؤثر بر کنترل و مهار عملکرد رادیکال­های اکسیداتیو اخیراً مورد توجه پزشکان و محققان قرار گرفته است. به طور خاص، مکمل روی یکی از مواد معدنی مرتبط با سلامت انسان است، زیرا دارای خواص آنتی‌اکسیدانی است. روی به عنوان یک عامل کمکی برای آنزیم‌های مهم درگیر در عملکرد صحیح سیستم دفاعی آنتی‌اکسیدانی عمل می‌کند. علاوه بر این، روی از سلول‌ها در برابر آسیب اکسیداتیو محافظت می‌کند. با انجام مطالعه­ حاضر تأثیر مکمل­ خوراکی "روی" در بهبود روند درمان بیماران مالتیپل میلوما (MM) که تحت پیوند اتولوگ مغز استخوان قرار گرفته‌اند از لحاظ تغییرات رادیکال‌های اکسیداتیو بررسی شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دوسوکور و کنترل شده با دارونما بود. شرکت‌کنندگان در مطالعه به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری، گلوکونات روی (Zn) و دارونما قرار گرفتند. بیماران در روز­های 0، +15، +30 بعد از پیوند، روزانه سه قرص گلوکونات روی 30 میلی­گرم یا دارونما دریافت کردند. سطح سرمی روی و مس بیماران قبل از شروع مداخله و در روز 30 بعد از پیوند در سرم سنجش شد. تغییر بیان ژن NADPH oxidase 2 (Nox2) با روش ریل تایم PCR انجام شد. فعالیت متابولیت­های نیتریت (Nitroc Oxide) و مالون دی آلدئید (Malondialdehyde) اندازه‌گیری شد. تحلیل یافته‌ها و رسم نمودارها با استفاده از نرم‌افزار SPSS Version 27 انجام شد. برای سنجش تفاوت در میزان متغیرهای بیوشیمیایی و التهابی بین گروه مداخله و دارونما از آنجا که شرایط نرمال بودن در داده‌ها برقرار نبود، از آزمون من - ویتنی استفاده شد. برای سنجش تفاوت در میزان تغییرات بیان ژن از نرم‌افزارGraphpad Prism 8 و آزمون One-way anova و unpaired t-test استفاده شد.
یافتهها: طی پرسشنامه تغذیه مشاهده شد که گروه دارونما روی بیشتری داشته و میزان تفاوت برآورد شده بین میانه دو گروه 236/1 تعیین شد. بیان ژن NOX2 پس از 30 روز کاهش معناداری (0/05 > P-value) را نسبت به گروه کنترل نشان داد. مقادیر MDA و یافته‌های تست گریس بعد از مکمل روی به صورت معناداری تغییر نکرد، اما کاهش در گروه روی به نسبت گروه دارونما دیده شد (0/05 < P-value).
نتیجهگیری: به نظر می­رسد که مکمل روی در کنترل استرس اکسیداتیو و التهاب این بیماران مؤثر است.
متن کامل [PDF 1253 kb]   (243 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: ایمنی‌شناسی
دریافت: 1402/2/1 | پذیرش: 1402/3/24 | انتشار: 1402/9/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

Creative Commons License
This Journal is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License | Research in Medicine

Designed & Developed by : Yektaweb