سابقه وهدف: تعیین علت فوت از مهمترین تشخیصهای صادرشده از سوی پزشکان است و دقت کافی نکردن و رعایت نکردن اصول علمی در صدور آنها میتواند برای پزشکان مشکلات جدی قانونی به همراه داشته باشد. بی توجهی به احتمال وجود مرگ ظاهری درتشخیص مرگ ضمن اینکه موجب بروزتعلل در اقدامهای احیای قلبی- ریوی خواهد شد، بلکه میتواند موجب شکایت اولیای دم ازپزشکان را فراهم کرده و آنان را با مشکلات جدی مواجه کند. این مطالعه میتواند در مقایسه علت فوت تعیین شده پس از کالبد شکافی درسالن تشریح پزشکی قانونی تهران با تعیین علت فوت از سوی مراکز درمانی درسال1391را بررسی کند.
روش بررسی: یک مطالعه مقطعی طراحی شد که ابزار گردآوری دادهها در آن مشتمل بر دو بخش بودهاند: بخش اول، شامل اطلاعات کلینیکی موجود در پرونده 4641 فوتی ارجاع شده از مراکز درمانی به مرکز پزشک قانونی استان تهران و همچنین علت مرگ بر اساس نتایج برنامه آماری توصیفی ارائه شد.
یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: بیشترین میزان ناهمخوانی بهطور کلی در 8/31 درصد بود. درصد مشخصکننده علت فوت غیرهمسان مربوط به متخصصان داخلی 47/. درصد وکمترین درصد مشخصکننده علت فوت غیرهمسان مربوط به متخصصان جراحی اعصاب2 درصد است.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: تفاوت علت مرگ در دو روش زیاد بود. براساس نتایج پیشنهاد میشود که با توجه به آمار قابل ملاحظه تشخیص نادرست فرآیندی طراحی شود که پزشکان از نتایج کالبد گشایی و تعیین علت نهایی فوت بیماران خود اطلاع حاصل کنند تا در صورت مواجهه با بیماران مشابه، تشخیصهای بالینی صحیحتری داشته باشند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |