Ethics code: IR.RHC.REC.1402.028
Kargar F, Nabizade M, Mirtajaddini M, Shabani F, Nabizade M. The effect of using energy conservation methods on the quality of life and depression of patients with heart failure. Research in Medicine 2025; 48 (4)
URL:
http://pejouhesh.sbmu.ac.ir/article-1-3413-fa.html
کارگر فرانک، نبی زاده مطهره، میرتاج الدینی مرضیه، شبانی فیدان، نبی زاده محدثه. تأثیر به کارگیری روش های حفظ انرژی بر کیفیت زندگی و افسردگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی. پژوهش در پزشکی. ۱۴۰۳; ۴۸ (۴)
URL: http://pejouhesh.sbmu.ac.ir/article-۱-۳۴۱۳-fa.html
مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران ، drkargarf@gmail.com
چکیده: (۱۱۱ مشاهده)
سابقهوهدف: نارسایی قلبی یک سندرم پیچیده است که منجر به کاهش کیفیت زندگی میشود. خودمراقبتی جزء اصلی مدیریت نارسایی قلبی است. یکی از روشهای آموزش خودمراقبتی، استفاده از روشهای حفظ انرژی است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر بهکارگیری روشهای حفظ انرژی بر کیفیت زندگی و افسردگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی انجام شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است که با 100 نفر نمونه در گروههای مداخله و کنترل، بدون کورسازی و به صورت تخصیص تصادفی بلوکی با سایز 4 در سال 1403 در انستیتو آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد. در هر گروه 50 نفر قرار گرفت. قبل از مداخله، ابزار دموگرافیک، ابزار مینهسوتا و ابزار افسردگی بک توسط هر دو گروه تکمیل شد. روشهای حفظ انرژی به گروه مداخله آموزش داده شد. پس از شش هفته، دوباره دو ابزار مینهسوتا و افسردگی بک، به صورت تلفنی از هر دو گروه پرسیده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از دو مرحله، از نرمافزار SPSS نسخه 24 و از آزمونهای کای اسکوئر، دقیق فیشر، یومن ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد.
یافتهها: با احتساب ریزش، 47 نفر در گروه آزمون و 48 نفر در گروه کنترل بررسی شدند. براساس نتایج حاصل از پرسشنامه ها، قبل از مداخله در هیچ یک از اطلاعات دموگرافیک و نمرههای پرسشنامه ها بین دو گروه اختلاف معنادار وجود نداشت و دو گروه با هم همگن بودند(0/05<P). اما پس از مداخله، میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت زندگی (15/08± 49/25) در گروه مداخله کاهش معنادار (0/001p<) داشت به طوری که کیفیت زندگی در گروه مداخله بهبود یافت. علاوه بر این میانگین و انحراف معیار افسردگی (5/08 ± 22/61) در گروه آزمون کاهش معنادار (0/001p<) داشت؛ و افسردگی هم در گروه مداخله کاهش یافت. درحالیکه تفاوت میانگین نمرهها این دو پرسشنامه در گروه کنترل معنادار نبود(0/001p>).
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
پرستاری دریافت: 1403/6/25 | پذیرش: 1403/9/20 | انتشار: 1403/12/21
ارسال پیام به نویسنده مسئول