سابقه و هدف: زخمهای مزمن در افراد دیابتی بهدلایل مختلف، از جمله اختلال در روند تولید و ترشح فاکتورهای مؤثر در فرآیند التیام زخم، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در سالهای اخیر مطالعههای زیادی تأثیر مثبت تابش لیزر کمتوان و استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی ومحیط کشت بهینه آنها را در التیام زخمهای دیابتی گزارش کردهاند. در مطالعه حاضر ما تأثیر ترکیبی لیزر کمتوان و محیط کشت بهینه سلول بنیادی مزانشیمی مغز استخوان را بر بیان یک فاکتور التهابی و یک فاکتور رشد که هر دو در روند ترمیم زخم شرکت دارند، در فیبروبلاستهای کشت شده در غلظت بالای گلوکز را بررسی کردیم.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، سلولهای فیبروبلاست پوست انسان در محیط کشت حاوی غلظت طبیعی و غلظت بالای گلوکز (مدل دیابتی) کشت داده شدند. سپس از تابش لیزر با انرژی 5/0 ژول بر سانتیمتر مربع و محیط کشت بهینه سلولهای بنیادی مزانشیمی، بهصورت جداگانه و توام با یکدیگر برای تیمار فیبروبلاستهای دیابتی استفاده شد. سرانجام میزان بیان ژن فاکتورهایbFGF و TGF-β2با استفاده از تکنیک RT-PCR بررسی شد.
یافتهها: بیان ژن bFGF بهطور معنادار و بیان ژن TGF-β2بهطور غیر معنادار در هر سه گروه دیابتی تیمار شده، نسبت به گروه دیابتی تیمار نشده افزایش یافته بود. به نحوی که میزان بیان نسبی ژن bFGF از 11/0±47/0 در گروه دیابتی به 35/0±23/1 در گروه تیمار شده با لیزر، 028/0±98/0 در گروه تیمار شده با محیط کشت بهینه و 2/0±37/1 در گروه تیمار همزمان با لیزر و محیط کشت بهینه افزایش یافت و همه این تغییرها در سطح P<0. 05 معنادار بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که استفاده همزمان از تابش لیزر کمتوان و محیط کشت بهینه مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان، با اثر همافزایی که بر یکدیگر دارند، موجب میشود بیان فاکتور رشد مؤثر در ترمیم زخم پوستی دیابتی افزایش چشمگیری یابد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |